براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
|
|
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : شنبه 30 مرداد 1400
|
In the Name of Allah
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة یا زهرا سلام الله علیها
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
مهدویه «أيْنَ جامِعُ الْكَلِمَةِ عَلَى التَّقْوىٰ؟!» کجاست گردآورنده سخن بر پایه تقوا (فرازی از دعای شریف ندبه) تقوا از ریشۀ (وقی) به معنای حفظ و صیانت است، و اسم فاعل آن «التّقی» بمعنای صاحب تقوا، از القاب مبارک حضرت بقیة الله الأعظم (أرواحنا له الفداء) می باشد. چنانچه در حدیث قدسی لوح محفوظ از وجود مبارک آن حضرت با القابی چون «إِمَامٌ تَقِي» یاد شده است. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ۳۶، ص ۲۰۸ نیز در فرازی از دعای غیبت حضرت قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) به این لقب مبارک اشاره شده است: «فَإِنَّهُ الْهَادِي وَ الْمُهْتَدِي وَ الْقَائِمُ الْمَهْدِيُّ الطَّاهِرُ التَّقِيُّ»؛ او امام هدايت كننده و هدايت شونده، حضرت قائم، مهدی، پاك و باتقوا است. كمال الدين و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۱۳ لذا شیعیان حضرتشان، «متّقین» می باشند؛ چنانچه امام باقر (علیه السلام) در تفسیر آیه مبارکه «هُدًى لِلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ» فرمودند: «فَالْآیَتَانِ لِشِیعَتِنَا هُمُ الْمُتَّقُون، الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ هُوَ قِيَامُ الْقَائِمِ»؛ شیعیان همان متقیانِ امام تقی هستند که به حضرت غیب یعنی وجود مبارک حضرت أباصالح المهدی (أرواحنا فداه) و قیام او ایمان دارند. بحارالأنوار، ج ۲۴، ص ۳۵۱
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
تفسیر آیات ۱۹۶ تا ۱۹۸ سوره مبارکه آل عمران ۱۹۶ لا یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّبُ الَّذینَ کَفَرُوا فِی الْبِلادِ ۱۹۷ مَتاعٌ قَلیلٌ ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ ۱۹۸ لکِنِ الَّذینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ خالِدینَ فیها نُزُلاً مِنْ عِنْدِ اللّهِ وَ ما عِنْدَ اللّهِ خَیْرٌ لِلاْ َبْرارِ ترجمه ۱۹۶ ـ رفت و آمد (پیروزمندانه) کافران در شهرها، تو را نفریبد! ۱۹۷ ـ این متاع ناچیزى است; و سپس جایگاهشان دوزخ است، و چه بد جایگاهى است! ۱۹۸ ـ ولى کسانى که (ایمان دارند، و) از پروردگارشان مى پرهیزند، براى آنها باغ هائى از بهشت است، که از زیر درختانش نهرها جارى است; همیشه در آن خواهند بود. این، (نخستین) پذیرائى است که از سوى خداوند به آنها مى رسد; و آنچه در نزد خداست، براى نیکان بهتر است! شان نزول بسیارى از مشرکان «مکّه» تجارت پیشه بودند، و از این راه ثروت قابل ملاحظه اى به دست آورده، در ناز و نعمت به سر مى بردند. و نیز یهودیان «مدینه» در تجارت مهارت داشتند، و از سفرهاى تجارى خود غالباً با دست پر باز مى گشتند، در حالى که مسلمانان در آن زمان به خاطر شرائط خاص زندگى و از جمله مسأله مهاجرت از «مکّه» به «مدینه» و محاصره اقتصادى از ناحیه دشمنان نیرومند، از نظر وضع مادى بسیار در زحمت بودند، و به عسرت زندگى مى کردند. مقایسه این دو حالت این سؤال را براى بعضى طرح کرده بود که: چرا افراد بى ایمان این چنین در ناز و نعمتند، اما افراد با ایمان در رنج و عذاب، و فقر و پریشانى زندگى مى کنند؟ آیات فوق نازل شد و به این سؤال پاسخ گفت.
تفسیر سؤالى که در شأن نزول بالا براى جمعى از مسلمانان عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله)، مطرح بود یک سؤال عمومى و همگانى براى بسیارى از مردم در هر عصر و زمان است، آنها غالباً زندگى مرفه و پر ناز و نعمت گردنکشان و طغیانگران و فراعنه و افراد بى بند و بار را، با زندگى پر مشقت جمعى از افراد با ایمان مقایسه مى کنند و مى گویند: چرا آنها با آن همه جنایت و آلودگى، زندگى مرفه اى دارند، و اما اینها با داشتن ایمان و تقوى در سختى به سر مى برند؟ و گاهى این موضوع در افراد سست ایمان ایجاد شک و تردید مى کند. این سؤال اگر به دقت بررسى شود و عوامل مطلب در دو طرف تجزیه و تحلیل گردد، پاسخ هاى روشنى دارد، که آیه فوق به بعضى از آنها اشاره کرده است و با دقت و مطالعه، به بعضى دیگر مى توانیم دست یابیم. آیه مى فرماید: «رفت و آمد پیروزمندانه کافران در شهرهاى مختلف هرگز تو را نفریبد» ( لا یَغُرَّنَّکَ تَقَلُّبُ الَّذینَ کَفَرُوا فِی الْبِلادِ ). گرچه مخاطب در آیه شخص پیامبر است ولى روشن است منظور عموم مسلمانان مى باشند. در آیه بعد مى فرماید: «این پیروزى ها و درآمدهاى مادى بى قید و شرط، پیروزى هاى زودگذر و اندک اند» ( مَتاعٌ قَلیلٌ ). سپس اضافه مى کند: به دنبال این پیروزى ها، عواقب شوم و مسئولیت هاى آن، دامان آنها را خواهد گرفت و جایگاهشان دوزخ است چه جایگاه بد و آرامگاه نامناسبى» ( ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ ). آیه فوق در حقیقت اشاره به دو نکته مى کند: نخست، این که بسیارى از پیروزى هاى طغیانگران و ستمکاران ابعاد محدودى دارد، همان طور که محرومیت ها و ناراحتى هاى بسیارى از افراد باایمان نیز، محدود است، نمونه زنده این موضوع را در وضع مسلمانان آغاز اسلام و دشمنان آنها مى توانیم مشاهده کنیم، حکومت اسلام چون در آن زمان به شکل نهالى نوخاسته بود، و از طرف دشمنان نیرومندى که همچون طوفان بر او مى تاختند تهدید مى شد، بسیار پر و بال بسته بود، به خصوص این که مهاجرت مسلمانان «مکّه» آنها را که در اقلیت بودند، به کلى از هستى ساقط کرده بود، و این وضع، مخصوص آنها نبود، بلکه تمام طرفداران یک انقلاب بنیادى و روحانى در یک جامعه فاسد، یک دوران محرومیت شدید در پیش خواهند داشت. ولى مى دانیم این وضع زیاد طولانى نشد، حکومت اسلام ریشه هاى محکمى پیدا کرد و شاخه هاى آن نیرومند و قوى شد، سیل ثروت به کشور اسلام سرازیر گردید و دشمنان سرسخت که در ناز و نعمت بودند به خاک سیاه نشستند، این همان چیزى است که با جمله «مَتاعٌ قَلِیْلٌ» در آیه به آن اشاره شده است. دیگر این که: موفقیت هاى مادى جمعى از افراد بى ایمان بر اثر این است که در جمع آورى ثروت هیچ گونه قید و شرطى براى خود قائل نیستند، و از هر طریقى خواه مشروع، یا نا مشروع، و حتى با مکیدن خون بینوایان براى خود ثروت اندوزى مى کنند، در حالى که مؤمنان براى رعایت اصول حق و عدالت، محدودیت هائى دارند و باید هم داشته باشند. بنابراین، نمى توان حال این دو را با هم مقایسه کرد، اینها احساس مسئولیت مى کنند، در حالى که آنها هیچگونه مسئولیتى براى خود احساس نمى کنند، و از آنجا که عالم، عالم اختیار و آزادى اراده است، خداوند هر دو دسته را آزاد گذاشته تا سرانجام، هر یک به نتیجه اعمال خود برسند. و این همان است که در آیه فوق به آن اشاره شده: «ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ»
سرانجام در سومین آیه مورد بحث، پایان کار پرهیزکاران چنین بیان مى گردد و مى فرماید: «ولى کسانى که تقواى الهى را پیشه کردند (و براى رسیدن به سرمایه هاى مادى موازین حق و عدالت را در نظر گرفتند، و یا به خاطر ایمان به خدا از وطن هاى خود آواره شدند و در محاصره اجتماعى و اقتصادى قرار گرفتند) در برابر این مشکلات، خداوند باغ هائى از بهشت در اختیار آنان مى گذارد که نهرهاى آب از زیر درختان آن جارى است و جاودانه در آن مى مانند» ( لکِنِ الَّذینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ خالِدینَ فیها ). پس از آن مى افزاید: «باغ هاى بهشت با آن همه مواهب مادى، نخستین وسیله پذیرایى از پرهیزکاران مى باشد» ( نُزُلاً مِنْ عِنْدِ اللّهِ ). «نُزُل» در لغت، به معناى چیزى است که براى پذیرائى میهمان آماده مى شود و بعضى گفته اند: نخستین چیزى که به وسیله آن از مهمان پذیرائى مى شود ـ همانند شربت یا میوه اى است که در آغاز ورود براى میهمان مى آورند ـ . و اما پذیرائى مهم تر و عالى تر همان نعمت هاى روحانى و معنوى است که در پایان آیه به آن اشاره شده، مى فرماید: آنچه در نزد خداست براى نیکان بهتر است» ( وَ ما عِنْدَ اللّهِ خَیْرٌ لِلاْ َبْرارِ ). یکى دیگر از علل پیشرفت بعضى از افراد بى ایمان، و عقب ماندگى جمعى از مؤمنان این است که: دسته اول در عین نداشتن ایمان گاهى نقاط قوتى دارند که در پرتو آن پیروزى هاى چشمگیرى به دست مى آورند، و دسته دوم، در عین داشتن ایمان نقاط ضعفى دارند که همان موجب عقب افتادگى آنان مى شود. مثلاً: افرادى را مى شناسیم که در عین بیگانگى از خدا در کارهاى زندگى جدى، مصمم، داراى پشتکار، استقامت، هماهنگى با یکدیگر و آگاهى از وضع زمان هستند. این افراد، در زندگى مادى مسلماً پیروزى هائى به دست مى آورند، و در حقیقت یک سلسله از برنامه هاى اصیل دینى را بدون استناد به دین پیاده مى کنند. در مقابل افرادى هستند که پایبند به عقائد مذهبى هستند، ولى بسیارى از دستورات عملى را فراموش کرده اند آنها افرادى بى حال، کم شهامت، فاقد استقامت، پشتکار و کاملاً پراکنده و از هم جدا مى باشند، مسلماً آنها در زندگى مواجه با شکست هاى پى در پى مى شوند. ولى این شکست ها نه به خاطر ایمان است، که به خاطر نقاط ضعفى است که دارند، آنها گاهى چنین تصور مى کنند: تنها با خواندن نماز و گرفتن روزه باید در همه کارها پیروز شوند در حالى که دین یک سلسله برنامه هاى عملى براى پیشرفت در زندگى آورده که فراموش کردن آنها با شکست و ناکامى همراه است. خلاصه هر یک از این دو دسته، داراى نقاط ضعف و قوتى هستند، که هر کدام از اینها آثارى دارد منتهى هنگام محاسبه، گاهى این آثار با یکدیگر اشتباه مى شوند. مثلاً: فرد بى ایمانى داراى جدیت و پشتکار است، چون بى ایمان است آرامش دل و جان و هدف عالى انسانى و عواطف پاک مردمى ندارد، اما چون جدى و با استقامت است در زندگى مادى پیش مى رود. در اینجا بعضى سؤال مى کنند: چرا این فرد بى ایمان در زندگى پیروز شده؟ مثل این که خیال مى کنند عامل پیروزى چیز دیگرى بوده است. این موضوع، هم درباره یک فرد صادق است، و هم مى توان آن را در سطح یک کشور نیز پیاده کرد. ضمناً عوامل سه گانه اى (محدودیت پیروزى ها، عدم رعایت قید و شرط در جمع ثروت، جدیت و پشتکار، هماهنگى و...) که براى پیروزى افراد بى ایمان و شکست بعضى از افراد با ایمان گفته شد، همه در یک جا صدق نمى کند بلکه هر کدام مخصوص به موردى است. منبع ...:
https://t.me/fazylatha
پیوندها:
کانال طاووس الجَنَّه:
https://t.me/tavoosoljannah
کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):
https://t.me/sharheser
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/service/election
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
امام رضا (علیه السلام):رزق و روزی لَا تَسْتَقِلُّوا قَلِيلَ الرِّزْقِ فَتُحْرَمُوا كَثِيرَه؛ رزق و روزی کم را ناچیز نشماریدزیرا این کار، شما را از رزق و روزی فراوان منع می کند(بحارالانوار،ج75،ص347)
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
بخش فیلم
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه آل عمران ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
,
:: برچسبها:
تفسیر آیات ۱۹۶ تا ۱۹۸ سوره مبارکه آل عمران ,
رفت و آمد ,
پیروزمندانه ,
کافران ,
شهر ,
فریب ,
متاع ,
ناچیز ,
جایگاه ,
دوزخ ,
بد ,
ایمان ,
پروردگار ,
پرهیز ,
باغ ,
بهشت ,
درختان ,
نهر ,
جاری ,
همیشه ,
خدا ,
نیکان ,
مشرکان ,
مکه ,
مدینه ,
ثروت ,
تجارت ,
یهودیان ,
مهارت ,
سفر تجاری ,
سفر ,
تجاری ,
محاصره ,
اقتصادی ,
محاصره اقتصادی ,
ئشمنان ,
نیرومند ,
وضع مادی ,
مادی ,
زحمت ,
عسرت ,
زندگی ,
ناز و نعمت ,
بی ایمان ,
با ایمان ,
رنج ,
عذاب ,
فقر ,
پریشانی ,
شیعیان ,
تقوا ,
یا زهراء سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 75 صفحه بعد
|
|
آمار مطالب
:: کل مطالب : 744
:: کل نظرات : 0
آمار کاربران
:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0
کاربران آنلاین
آمار بازدید
:: بازدید امروز : 1884
:: باردید دیروز : 1571
:: بازدید هفته : 6281
:: بازدید ماه : 23072
:: بازدید سال : 70745
:: بازدید کلی : 70745
|