براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
|
|
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : شنبه 7 بهمن 1403
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا صدیقه الشهیده سلام الله علیها
سوره مبارکه البقرة آیه ۱۲۰ وَلَن تَرضىٰ عَنكَ اليَهودُ وَلَا النَّصارىٰ حَتّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم ۗ قُل إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الهُدىٰ ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعتَ أَهواءَهُم بَعدَ الَّذي جاءَكَ مِنَ العِلمِ ۙ ما لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلا نَصيرٍ﴿۱۲۰﴾ هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد، (تا به طور کامل، تسلیم خواستههای آنها شوی، و) از آیین (تحریف یافته) آنان، پیروی کنی. بگو: «هدایت، تنها هدایت الهی است!» و اگر از هوی و هوسهای آنان پیروی کنی، بعد از آنکه آگاه شدهای، هیچ سرپرست و یاوری از سوی خدا برای تو نخواهد بود.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِيَاءَ ۘ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
ای اهل ایمان! یهود و نصاری را سرپرستان و دوستان خود مگیرید، آنان سرپرستان و دوستان یکدیگرند [و تنها به روابط میان خود وفا دارند]. و هر کس از شما، یهود و نصاری را سرپرست و دوست خود گیرد از زمره آنان است؛ بی تردید خدا گروه ستمکار را هدایت نمی کند.
امام موسی کاظم علیه السلام
الامامُ الکاظمُ (علیه السلام): رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِّ يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا يَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا يَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ يَتَوَكَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ.
مردی از اهل قم، مردم را به سوی حق دعوت می کند. اطراف او جمع می شوند قومی همچون پاره های پولادکه بادهای شدید بر آنها بی تاثیر است، از جنگ خسته و بی میل نمی شوند، از آن ترسی به دل راه نمی دهند و بر خدا توکل می کنند و فرجام [نیک] برای اهل تقواست. (بحارالانوار، ج 57 ، ص 216)
دیگران باید از تجربههای شما (دولت آقای روحانی) استفاده کنند. خب حالا یک تجربه را من بخصوص یادداشت کردهام، حرفی است که من مکرّر [در گفتگو] با شماها و با مردم تکرار کردهام، حالا هم همان حرف را تکرار میکنم؛ این تجربه عبارت است از بیاعتمادی به غرب؛ آیندگان باید از این تجربه استفاده کنند. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد؛ به ما کمک نمیکنند و هر جا بتوانند ضربه میزنند؛ آنجایی که ضربه نمیزنند، آنجایی است که امکانش را ندارند؛ هر جا امکان داشتهاند ضربه زدهاند؛ این تجربهی بسیار مهمّی است. مطلقاً نبایستی برنامههای داخلی را به همراهی غرب موکول کرد و منوط کرد، چون قطعاً شکست میخورَد، قطعاً ضربه میخورَد. شماها هم هر جایی که کارهایتان را منوط کردید به [همراهی] غرب، ناموّفق ماندید؛ هر جایی که بدون اعتماد به غرب، خودتان قد عَلَم کردید و حرکت کردید موفّق شدید. نگاه کنید کار را؛ کارکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم این جوری است ... ۱۴۰۰/۰۵/۰۶
امام خامنهای:
کسانی که دم از مذاکرهی با امریکا میزنند، یا از الفبای سیاست چیزی نمیدانند، یا الفبای غیرت را بلد نیستند.۱۳۸۱/۰۳/۰۱
امام خامنهای:
حالا یک عدّهای خیال میکنند که اگر با آمریکا تعامل کردیم و اگر آشتی کردیم و رفیق شدیم، اوضاع کشور بهشت برین خواهد شد؛ نه، به قبل از انقلاب نگاه کنید ببینید چه جوری است. به کشورهایی که الان با آمریکا قربان صدقهی هم میروند نگاه کنید ببینید وضعشان چه جوری است؛ آن وضع اقتصادیشان، آن وضع علمیشان. در همین منطقهی خودمان [هم هستند] که من دیگر اسم نمیآورم، خودتان میدانید ... ۱۳۹۹/۱۰/۱۹
امام خامنهای:
مذاکره با آمریکا نهتنها فایده ندارد، بلکه ضرر هم دارد و این موضوع، با استدلال به مسئولان سطوح بالای کشور گفته شده و آنان نیز پاسخی در رد آن نداشتند.۱۳۹۵/۰۶/۲۸
امام خامنهای:
تجربه برجام به ما نشان داد که ما در هیچ مسئلهای نمیتوانیم [باآمریکا] مثل یک طرف مورد اعتماد بنشینیم صحبت کنیم.۱۳۹۵/۰۵/۱۱
عاقبت اعتماد به آمریکا ...
شهید بهشتی:
اسلام شهروند پفیوز نمیخواهد ...
امام خامنهای:
باید امر به معروف و نهی از منكر را میان خودتان اقامه كنید، رواج دهید و نسبت به آن پایبند باشید. اگر نكردید، خدا اشرار و فاسدها و وابستهها را بر شما مسلّط میكند؛ یعنی زمام امور سیاست كشور به مرور به دست امثال حَجّاج بن یوسف خواهد افتاد! همان كوفهای كه امیر المؤمنین در رأس آن قرار داشت و در آنجا امر و نهی میكرد و در مسجدش خطبه میخواند، به خاطر ترك امر به معروف و نهی از منكر، به مرور به جایی رسید كه حَجّاج بن یوسف ثقفی آمد و در همان مسجد ایستاد و خطبه خواند و به خیال خود مردم را موعظه كرد! حَجّاج چه كسی بود؟ حَجّاج كسی بود كه خون یك انسان در نظر او، با خون یك گنجشك هیچ تفاوتی نداشت! به همان راحتی كه یك حیوان و یك حشره را بكشند، حَجّاج یك انسان را میكشت. یكبار حَجّاج دستور داد و گفت همهی مردم كوفه باید بیایند و شهادت بدهند كه كافرند و از كفرِ خودشان توبه كنند؛ هركس بگوید نه، گردنش زده میشود! با ترك امر به معروف و نهی از منكر، مردم اینگونه دچار ظلمهای عجیب و غریب و استثنایی و غیر قابل توصیف و تشریح شدند. وقتیكه امر به معروف و نهی از منكر نشود و در جامعه خلافكاری، دزدی، تقلّب و خیانت رایج گردد و بتدریج جزو فرهنگ جامعه شود، زمینه برای روی كار آمدن آدمهای ناباب فراهم خواهد شد ...
شهید مهدی باکری: برادران میدانند که ولایت محور اصلی جامعه ما است. یعنی همه چیز ما بر حول محور ولایت شکل میگیرد و امام امت این را دقیقاً تفهیم کردهاند و به ما گفتهاند که چگونه این محور را نگه داریم و حول آن حرکت کنیم تا اینکه جامعه اسلامی و حرکت صحیح اسلامی داشته باشیم ...
شهید مدافع حرم شهید محمد آژند:
مدافع حرم اهل بیت علیهم السلام و حریم ولایت فقیه امام خامنه ای (مد ظله) باشید و هرگز از این راه خارج نشوید که سعادت دنیا و آخرت شما در این راه است ...
شهید مدافع حرم شهید مرتضی کریمی:
از تمامی دوستان ... تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش فرا دهند تا گمراه نشوند زیرا ایشان بهترین دوستشناس و دشمنشناس است...
شهید همت: ای عزیزان، ما هیچ چارهای به غیر از جنگ نداریم. پس تمام درهای صلح به روی ما بسته است. سازش و صلح با کفر حرام است. با کفر بر سر میز مذاکره نشستن خصلت قاسطین و مارقین و ناکثین است. نه خصلت مؤمنین و متقین. ما هیچ چارهای نداریم مگر جنگ و مگر جهاد در راه خدا که سفارش شده. یعنی ای عزیزان، امروز شرف، حیثیت، آبرو، مقام و همه چیز اسلام و انقلاب اسلامی و ملت اسلامی ایران بستگی به این جنگ و تداوم این جنگ دارد و امروز صلح و سازش و سر میز مذاکره نشستن برای ما خواری، ذلت، افتضاح به دنبال دارد و نسل آینده را به لجن میکشاند و اسلام را از بین میبرد. امام عزیز و ولی فقیه دستور فرموده الی بیت المقدس. باید تا بیت المقدس جنگید. پس ما میجنگیم و باید بجنگیم و تا ظهور آقا امام زمان چارهای جز انتخاب این راه نداریم ...
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای انقلاب اسلامی ,
ماه رجب المرجب ,
,
:: برچسبها:
امام موسی کاظم علیه السلام ,
یهود و نصاری ,
راضی ,
یهود ,
نصاری ,
مردی از اهل قم ,
تجربه ,
غیرت ,
سیاست ,
آمریکا ,
قبل از انقلاب ,
رفیق ,
آشتی ,
بهشت برین ,
تجربه برجام ,
عاقبت اعتماد به آمریکا ,
لیبی ,
سوریه ,
شهید بهشتی ,
اسلام شهروند پفیوز نمیخواهد ,
امر به معروف و نهی از منكر ,
شهید مهدی باکری ,
شهید مدافع حرم ,
شهید محمد آژند ,
شهید مرتضی کریمی ,
شهید همت ,
قاسطین ,
مارقین ,
ناکثین ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : دو شنبه 1 بهمن 1403
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ
و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
ویژه نامه رحلت حضرت زینب سلام الله علیها
ویژه نامه بزرگداشت حضرت شاه چراغ (ع)
تفسیر صفحۀ ۴۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۰ - تفسیر نور:
«وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِ الْمَوْتی قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلی وَ لکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی قالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلی کُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتِینَکَ سَعْیاً وَ اعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ» و (به یاد آور) هنگامی که ابراهیم گفت: پروردگارا به من نشان بده که چگونه مردگان را زنده میکنی؟ فرمود: مگر ایمان نیاوردهای؟ عرض کرد: چرا، ولی برای آنکه قلبم آرامش یابد.
(خداوند) فرمود: چهار پرنده (طاووس، خروس، کبوتر و کلاغ) «تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۲۸۰» را برگیر و آنها را نزد خود جمع و قطعهقطعه کن (و درهم بیامیز).
سپس بر هر کوهی قسمتی از آنها را قرار ده، آنگاه پرندگان را بخوان، بهسرعت به سوی تو بیایند و بدان که خداوند توانای حکیم است.
در حدیث میخوانیم که اجزای مخلوط شده را بر سر ده کوه قرار داد. «کافی، ج ۸، ص ۳۰۵» نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۰:
تنها از یگانه اَبَرمرد تاریخ پس از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله، یعنی علی علیهالسّلام نقل شده است که فرمود: «لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا» اگر پردهها کنار روند، بر یقین من افزوده نمیشود. «غررالحکم و تفسیر روحالبیان، ج ۱، ص ۴۱۶»
ولی سایر مردمان همه دوست دارند که شنیدهها و حتّی باورهای خود را به صورت عینی مشاهده نمایند.
چنان که همه میدانند قند را از چغندر میگیرند، ولی دوست دارند چگونگی آن را مشاهده کنند.
در تفاسیر آمده است: حضرت ابراهیم از کنار دریایی میگذشت، مرداری را دید که در کنار دریا افتاده و قسمتی از آن در آب و قسمتی دیگر در خشکی است و پرندگان و حیوانات دریایی، صحرایی و هوایی از هر سو آن را طعمۀ خود قرار دادهاند.
حضرت با خود گفت: اگر این اتّفاق برای انسان رخ دهد و ذرّاتِ بدن انسان در بین جانداران دیگر پخش شود، در قیامت آنها چگونه یک جا جمع و زنده میشوند.
لذا از خداوند درخواست کرد که نحوۀ زنده شدن مردگان را مشاهده کند. خداوند نیز با این نمایش، ابراهیم را به نور یقین و اطمینان رهسپار نمود. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۰:
۱. زنده کردن مردگان، از شئون ربوبیّت خداوند است. «رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِ»
۲. برای آموزش عمیق، استفاده از نمایش و مشاهدات حسی لازم است. «أَرِنِی»
۳. کشف و شهود تنها برای کسانی است که مراتبی از علم، ایمان و استدلال را طی کرده باشند. درخواست «أَرِنِی» ابراهیم پاسخ داده میشود؛ نه هر کس دیگر.
۴. در پی آن باشیم که ایمان و یقین خود را بالا برده تا به مرز اطمینان برسیم. پژوهش و کنجکاوی یک ارزش است. «لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی»
۵. ایمان، دارای مراحل و درجاتی است. «لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی»
۶. قلب، مرکز آرامش است. «لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی»
۷. اولیای خدا، قدرت تصرّف در هستی را دارند که به آن ولایت تکوینی گفته میشود. «ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتِینَکَ سَعْیاً»
۸. معاد، جسمانی است و در قیامت بازگشت روح به همین ذرات بدن خواهد بود. «یَأْتِینَکَ سَعْیاً» تفسیر صفحۀ ۴۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۱ - تفسیر نور:
«مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ» مثل کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، همانند بذری است که هفتخوشه برویاند و در هر خوشه یکصد دانه باشد و خداوند آن را برای هر کس بخواهد (و شایستگی داشته باشد،) دو یا چند برابر میکند و خدا (از نظر قدرت و رحمت) وسیع و (به همه چیز) داناست. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۱:
سفارش به انفاق و منع از اسراف و تبذیر، بهترین راه برای حلّ اختلافات طبقاتی است.
همچنان که پیدایش و گسترش ربا، زمینهساز و بهوجودآورندۀ طبقات است. لذا در قرآن آیات لزوم اتفاق و تحریم ربا در کنار هم آمده است. «تفسیر المیزان، ج ۲، ص ۴۰۶»
هر دانهای، در هر زمینی، هفت خوشه که در هر خوشه صد دانه باشد نمیرویاند، بلکه باید دانه، سالم و زمین، مستعد و زمان، مناسب و حفاظت، کامل باشد. همچنین انفاق مال حلال، با قصد قربت، بدون منّت و با شیوۀ نیکو آن همه آثار خواهد داشت. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۱:
۱. انفاق، تنها پاداش اخروی ندارد، بلکه سبب رشد و تکامل وجودی خود انسان میگردد. «مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ»
۲. ستایش قرآن از کسانی است که انفاق سیرۀ همیشگی آنان باشد. «یُنْفِقُونَ» فعل مضارع دلالت بر استمرار دارد.
۳. انفاق، زمانی ارزشمند است که در راه خدا باشد. در اسلام اقتصاد از اخلاق جدا نیست. «فِی سَبِیلِ اللَّهِ»
۴. استفاده از مثالهای طبیعی، هرگز کهنه نمیشود و برای همۀ مردم در هر سن و شرایطی که باشند قابل فهم است. تشبیه مال به بذر و تشبیه آثار انفاق به خوشههای متعدّد پر دانه. «کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ»
۵. تشویق و وعدۀ پاداش، قویترین عامل حرکت است؛ پاداش هفتصد برابر. «وَ اللَّهُ یُضاعِفُ»
۶. لطف خداوند، محدودیّت ندارد. «وَ اللَّهُ یُضاعِفُ» «وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ»
۷. اگر انفاق مال، تا هفتصد برابر قابلیّت رشد و نمو دارد «کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ» پس حساب کسانی که در راه خدا جان خود را انفاق میکنند چه میتواند باشد؟! «وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ» تفسیر صفحۀ ۴۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۲ - تفسیر نور:
«الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ لا یُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذیً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند و سپس به دنبال آنچه انفاق کردهاند، منّت نمیگذارند و آزاری نمیرسانند، پاداش آنها برایشان نزد پروردگارشان (محفوظ) است و نه ترسی دارند و نه غمگین میشوند. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۲:
هدف اسلام از انفاق، تنها سیر کردن شکم فقرا نیست، بلکه این کار زیبا باید به دست افراد خوب، یا شیوۀ خوب و همراه با اهداف خوبی باشد.
گاهی انسان گامی برای خدا برمیدارد و کاری را به نیکی شروع میکند، ولی به خاطر عوارضی از قبیل غرور یا منّت یا توقّع و یا امثال آن ارزش کار را از بین میبرد.
با منّت، اثر انفاق از بین میرود، چون هدف از انفاق تطهیر روح از بخل است، ولی نتیجۀ منّت، آلودهشدن روح میباشد.
منّتگذار، یا درصدد بزرگ کردن خود و تحقیر دیگران است و یا میخواهد نظر مردم را به خود جلب کند که در هر صورت از اخلاص به دور است.
مگر خداوند به خاطر همۀ نعمتهایی که به ما داده بر ما منّت گذاشته تا ما با بخشیدن جزئی از آن بر خلق او منّت بگذاریم.
در مجمعالبیان حدیثی روایت شده است که رسول اکرم صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: خداوند در قیامت به منّتگذاران، نگاه لطفآمیز نمیکند. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۲:
۱. شروع نیکو کافی نیست؛ اتمام نیکو هم شرط است. «یُنْفِقُونَ»«ثُمَّ لا یُتْبِعُونَ»«مَنًّا»
۲. اسلام حافظ شخصیّت محرومان و فقراست و کوبیدن شخصیّت فقرا از طریق منّت را سبب باطل شدن عمل میداند. «لا یُتْبِعُونَ» «مَنًّا وَ لا أَذیً»
۳. اعمال انسان، در یکدیگر تأثیر دارند، یعنی یک عمل میتواند عمل دیگر را خنثی کند. انفاق برای درمان فقر است، ولی منّتگذاری آن را مایۀ درد فقرا میگرداند. «یُنْفِقُونَ» «لا یُتْبِعُونَ» «مَنًّا وَ لا أَذیً»
۴. خداوند، آیندۀ انفاقکننده را تضمین کرده است. «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»
۵. کسی که بدون منّت و آزار و فقط برای خدا انفاق میکند، از آرامشی الهی برخوردار است. «یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ» «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» تفسیر صفحۀ ۴۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۳ - تفسیر نور:
«قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَیْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ یَتْبَعُها أَذیً وَ اللَّهُ غَنِیٌّ حَلِیمٌ» گفتار پسندیده (با نیازمندان) و گذشت (از تندی آنان)، از بخششی که به دنبال آن آزاری باشد، بهتر است. و خداوند بینیاز بردبار است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۳:
رسول اکرم صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: اگر سائلی نزد شما آمد، به یکی از این دو روش عمل کنید «بذل یسیر او رد جمیل»؛ یا چیزی که در توان دارید به او عطا کنید، یا به طرز شایستهای او را رد نمایید. «تفسیر قرطبی و نمونه، ذیل آیه»
همچنین فرمود: اگر با مال نمیتوانید به مردم رسیدگی کنید، با اخلاق برسید. «تفسیر کاشف، ج ۱، ص ۲۷۲» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۳:
۱. آبرو و شخصیّت فقیر، باارزشتر از حفظ شکم و شخص فقیر است. «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ» «خَیْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ»
۲. فقیر را با محبّت و دلسوزی به کار مفیدی که زندگی او را تأمین کند، راهنمایی کنید. «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ»«تفسیر پرتوی از قرآن، ذیل آیه»
۳. انفاق باید همراه با اخلاق باشد. «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ» «خَیْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ»
۴. گفتوگوی خوش با فقیر، موجب تسکین او و عامل رشد انسان است، در حالی که صدقه با منّت، هیچکدام را به همراه ندارد. «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ» «خَیْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ»
۵. اگر فقیری به خاطر فشار و تنگدستی، ناروایی گفت او را ببخشید. «مَغْفِرَةٌ»
۶. رعایت عرف جامعه، در سخن و عمل لازم است. «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ»
۷. خداوند آزاررسانی به فقیر را پاسخ میدهد؛ ولی نه با عجله. «حَلِیمٌ» تفسیر صفحۀ ۴۴ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۴ - تفسیر نور:
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذی کَالَّذِی یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَیْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَکَهُ صَلْداً لا یَقْدِرُونَ عَلی شَیْءٍ مِمَّا کَسَبُوا وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ» ای کسانی که ایمان آوردهاید! بخششهای خود را با منّت و آزار باطل نسازید، همانند کسی که مال خود را برای خودنمایی به مردم، انفاق میکند و ایمان به خدا و روز رستاخیز ندارد. پس مثال او همچون مَثل قطعه سنگ صافی است که بر روی آن (قشر نازکی از) خاک باشد (و بذرهایی در آن افشانده شود) پس رگباری به آن رسد (و همه خاکها و بذرها را بشوید) و آن سنگ را صاف (و خالی از خاک و بذر) رها کند! (ریاکاران نیز) از دستاوردشان، هیچ بهرهای نمیبرند و خداوند گروه کافران را هدایت نمیکند. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۴:
این آیه نیز تشبیهی را با خود دارد و نمایانگر باطن اشخاصی است که به قصد ریا و تظاهر انفاق میکنند.
ظاهر عمل اینان همچون خاک، نرم ولی باطن آن چون سنگ، سفت است که قابلیّت نفوذ ندارد. به خاطر سفتی و سختی دلهای سنگینشان، از انفاق خود بهرهای نمیبرند. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۶۴:
۱. منّتگذاری و آزار فقیر، پاداش انفاق و صدقات را از بین میبرد. «لا تُبْطِلُوا»
۲. ریا، نشانۀ عدم ایمان واقعی به پروردگار و قیامت است. «یُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ»
۳. انفاق مهم نیست؛ انگیزه و روحیّۀ انفاقکننده مهم است. «رِئاءَ النَّاسِ»
۴. اعمال شخص منّتگذار، ریاکار و کافر، تباه است. کلمۀ «فَمَثَلُهُ» قابل تطبیق با هر سه گروه است.
۵. ریاکار، عاقبت رسوا میشود و حوادث، کاشف حقایق است. «فَتَرَکَهُ صَلْداً»
۶. ریاکار نه تنها از پاداش آخرت محروم است، بلکه رشد روحی را نیز کسب نکرده است. «لا یَقْدِرُونَ عَلی شَیْءٍ»
۷. منّتگذار و ریاکار، در مدار کفر و مورد تهدید قرار میگیرد. «لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ»
منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۴۲۱ - ۴۲۶.
امام خامنه ای:
فرهنگ سازی کشور همواره احتیاج به کتاب دارد و بهرغم گسترش فضای مجازی، کتاب همچنان درجایگاه بسیار والای خود قرار دارد ...
من همواره مردم و بهخصوص جوانان را به خواندن کتاب توصیه میکنم اما امروز تاکید ویژهای بر لزوم کتابخوانی و مطالعه برنامه سازان رسانهای، فعالان در عرصه هنری و هنرهای نمایشی و اهالی مطبوعات دارم ...
۳۰ /دی/ ۱۴۰۳
سعید بن عبدالله حنفی، (شهادت ۶۱ق) از شهدای کربلا. او از شیعیان کوفه بود که برخی نامههای کوفیان به امام حسین(ع) را میرساند. سعید همچنین نامه مسلم بن عقیل را به امام رساند و پس از آن با کاروان آن حضرت همراه شد. او در شب عاشورا در حمایت از امام حسین(ع) سخنرانی کرد و سوگند یاد کرد که اگر هفتاد بار سوزانده و سپس زنده شود باز هم از حمایت امام دست بر نخواهد برداشت ...
https://harimeharam.ir/shahid/482
شهید مدافع حرم شهید امیر علی هویدی
شهادت: 1394/08/12 حلب - سوریه
بخشی از وصیتنامه:
تنها آرزویم پوشیدن لباس سبز سپاه که همان کفن و لباس شهادتم میباشد، شهادت درراه دین مقدس اسلام است و بادلی پر از شوق و عاشقانه عازم مأموریت در کشور سوریه هستم و بسیار خوشحال و شادمان هستم و اگر خدا بپذیرد جانم را در راه دفاع از حرمین شریفین و دین مقدسم تقدیم مینمایم ..
انشاءالله این حقیر از سربازان امام زمان (عج) باشم و جزء افرادی باشم که در هنگام جان دادن ذکر لبم حسین (ع) باشد و به عشق مولا علی (ع) جان به جانان آفرین تسلیم نمایم ..
از خانواده خودم و برادران پاسدار خودم و همه شما خواستارم که همیشه در راه حق و ولایت و رهبری و انقلاب قدم بردارید و حافظ خون شهدا باشید تا بتوانید پرچم اسلام را به دست صاحب حقش امام زمان (عج) بدهید ...
https://harimeharam.ir/shahid/488
شهید مدافع حرم شهید محسن فرامرزی گرگان
شهادت : 1394/09/30 حلب - سوریه
بخشی از وصیتنامه:
خدا را سپاس که به ما ولایت امیرالمومنین علی (علیه السلام) و ائمه اطهار (صلوات الله علیهم) را روزی نمود و ما را از شیعیان قرار داد و در عصر غیبت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) پس از انقلاب حضرت روح الله رهبری وارسته و فرزانه همچون سید علی حسینی الخامنهای (دام البقائه و عزه) را جهت زعامت این امت اعطاء نمود ...
... از شما میخواهم به نماز اول وقت بسیار اهمیت دهید و همواره تلاش نمائید افرادی مثمر ثمر برای اسلام و جامعه مسلین باشید. از دختر عزیزم میخواهم همواره در حفظ حجاب زینبی (سلام الله علیها) کوشا باشد ...
شهید حسین ریوندی
شهید کمال خداکرمی
شهید شعبان کامکار
شهید خسرو هژبری
شهید خسرو خودخواه ماسوله
شهید محسن چاردولی
شهید مهدی غلامزاده
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
نماز ,
حجاب ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه بقره ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
شهدای انقلاب اسلامی ,
,
:: برچسبها:
حضرت زینب سلام الله علیها ,
حضرت شاه چراغ (ع) ,
تفسیر صفحۀ ۴۴ قرآن کریم ,
تفسیر قرآن کریم ,
سوره بقره ,
تفسیر نور ,
طاووس ,
خروس ,
کبوتر ,
کلاغ ,
فرهنگ سازی ,
فضای مجازی ,
کتاب ,
شهدای کربلا ,
شهید کربلا ,
شهیدان کربلا ,
سعید بن عبدالله حنفی ,
امام حسین(ع) ,
شهید مدافع حرم ,
شهید امیر علی هویدی ,
حلب ,
سوریه ,
راه حق ,
ولایت و رهبری ,
انقلاب ,
حافظ خون شهدا باشید ,
پرچم اسلام ,
امام زمان (عج) ,
شهید محسن فرامرزی گرگان ,
نماز اول وقت ,
حجاب زینبی سلام الله علیها ,
شهید حسین ریوندی ,
شهید کمال خداکرمی ,
شهید شعبان کامکار ,
شهید خسرو هژبری ,
شهید خسرو خودخواه ماسوله ,
شهید محسن چاردولی ,
شهید مهدی غلامزاده ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : سه شنبه 25 دی 1403
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
السلام علیک یا امیرالمؤمنین یا علی بن ابیطالب علیه السلام
السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا صدیقه الشهیده سلام الله علیها
موارد مرتبط:
ویژه نامه ولادت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام ...
ویژه نامه مولود کعبه ...
بایگانی مناسبتها ...
زیارتنامه حضرت ابوطالب علیه السلام پدر گرامی امام علی علیه السلام اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْبَطْحاءِ وَابْنَ رَئِیسها، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وارِثَ الْکَعْبَهِ بَعْدَ تَأْسِیسِها، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا کافِلَ الرَّسوُلِ وَناصِرَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَمَّ الْمُصطَفى وَأَبَا الْمُرْتَضى، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَیْضَهَ الْبَلَدِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الذّابُ عَنِ الدِّینِ، وَالْباذِلُ نَفْسَهُ فِی نُصْرَهِ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى وَلَدِکَ أَمیرِالْمُؤمِنِینَ وَرَحْمَهُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ
زيارت نامه جناب فاطمه بنت اسد: (والده حضرت أمير المؤمنين عليه السلام):
السَّلاَمُ عَلَى نَبِيِّ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَى مُحَمَّدٍ سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ سلام بر پيغمبر خدا سلام بر رسول خدا سلام بر محمد (ص) سيد فرستادگان خدا السَّلاَمُ عَلَى مُحَمَّدٍ سَيِّدِ الْأَوَّلِينَ السَّلاَمُ عَلَى مُحَمَّدٍ سَيِّدِ الْآخِرِينَ سلام بر محمد (ص) سيد اولين سلام بر محمد سيد آخرين السَّلاَمُ عَلَى مَنْ بَعَثَهُ اللَّهُ رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ سلام بر آنكه خدا بعثتش را رحمت بر عالم و عالميان گردانيد اى رسول حق سلام و رحمت و بركات خدا بر تو باد السَّلاَمُ عَلَى فَاطِمَةَ بِنْتِ أَسَدٍ الْهَاشِمِيَّةِ السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الْمَرْضِيَّةُ سلام بر فاطمه بنت اسد هاشميه (والده امير المؤمنين) سلام بر تو اى صديقه پسنديده خدا السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْكَرِيمَةُ الرَّضِيَّةُ (الْمَرْضِيَّةُ) سلام بر تو اى داراى مقام تقوى و پاكيزگى سلام بر تو اى صاحب مقام كرامت و رضا و تسليم السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا كَافِلَةَ مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا وَالِدَةَ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ سلام بر تو اى كسى كه امور خاتم انبياء محمد مصطفى را كفالت نمودى سلام بر تو اى والده سيد الوصيين امير المؤمنين السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا مَنْ ظَهَرَتْ شَفَقَتُهَا عَلَى رَسُولِ اللَّهِ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ سلام بر تو اى آنكه شفقت و مهربانيت بر رسول خدا خاتم پيغمبران به حد كامل بود السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا مَنْ تَرْبِيَتُهَا لِوَلِيِّ اللَّهِ الْأَمِينِ السَّلاَمُ عَلَيْكِ وَ عَلَى رُوحِكِ وَ بَدَنِكِ الطَّاهِرِ سلام بر تو اى آنكه تربيت ولى خدا و امين حق به تو اختصاص يافت سلام بر تو و بر جسم و جان پاك تو باد السَّلاَمُ عَلَيْكِ وَ عَلَى وَلَدِكِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ سلام و رحمت و بركات خدا بر تو و بر فرزندت (على «ع» ) باد أَشْهَدُ أَنَّكِ أَحْسَنْتِ الْكَفَالَةَ وَ أَدَّيْتِ الْأَمَانَةَ وَ اجْتَهَدْتِ فِي مَرْضَاةِ اللَّهِ گواهى مى دهم كه تو كفالت را نيكو بجا آوردى و اداى امانت كاملا كردى و در راه رضاى خدا سعى و مجاهدت داشتى وَ بَالَغْتِ فِي حِفْظِ رَسُولِ اللَّهِ عَارِفَةً بِحَقِّهِ مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِ مُعْتَرِفَةً بِنُبُوَّتِهِ و در محافظت رسول خدا نهايت كوشش نمودى در حالى كه عارف به مقام نبوت او بودى و ايمان براستى و اعتراف به رسالتش داشتى مُسْتَبْصِرَةً بِنِعْمَتِهِ كَافِلَةً بِتَرْبِيَتِهِ مُشْفِقَةً عَلَى نَفْسِهِ وَاقِفَةً عَلَى خِدْمَتِهِ مُخْتَارَةً رِضَاهُ (مُؤْثِرَةً هَوَاهُ) و بصيرت به نعمت كامل وجودش يافتى و به تكفل امورش مى پرداختى بر شخص او بسيار مشفق و مهربان بودى و به خدمت حضرتش ايستاده و ميل و رضاى او را بر هر چيز مقدم داشتى وَ أَشْهَدُ أَنَّكِ مَضَيْتِ عَلَى الْإِيمَانِ وَ التَّمَسُّكِ بِأَشْرَفِ الْأَدْيَانِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً طَاهِرَةً زَكِيَّةً تَقِيَّةً نَقِيَّةً و گواهى مى دهم كه تو با ايمان و با تمسك به اشرف اديان از جهان رفتى در حالتى كه راضى و خوشنود از خدا و پاك و مطهر و پاكيزه و منزه از هر زشتى و ناپسند بودى فَرَضِيَ اللَّهُ عَنْكِ وَ أَرْضَاكِ وَ جَعَلَ الْجَنَّةَ مَنْزِلَكِ وَ مَأْوَاكِ پس خداى هم از تو خوشنود و راضى بود و تو را خوشنود كرد و به بهشت برين منزل و مأوى داد اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ انْفَعْنِي بِزِيَارَتِهَا بارالها درود فرست بر محمد و آل محمد (ع) و مرا به زيارت فاطمه منتفع وَ ثَبِّتْنِي عَلَى مَحَبَّتِهَا وَ لاَ تَحْرِمْنِي شَفَاعَتَهَا وَ شَفَاعَةَ الْأَئِمَّةِ مِنْ ذُرِّيَّتِهَا و به محبتش پايدار و ثابت گردان و مرا با او و اولاد طاهرينش محشور فرما و از شفاعت او و شفاعت امامان از ذريه او محروم مفرما وَ ارْزُقْنِي مُرَافَقَتَهَا وَ احْشُرْنِي مَعَهَا وَ مَعَ أَوْلاَدِهَا الطَّاهِرِينَ و مرافقت و دوستى او روزى گردان و با او و فرزندان پاكش محشور گردان اللَّهُمَّ لاَ تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيَارَتِي إِيَّاهَا وَ ارْزُقْنِي الْعَوْدَ إِلَيْهَا أَبَداً مَا أَبْقَيْتَنِي وَ إِذَا تَوَفَّيْتَنِي بار الها اين زيارت را آخر عهدم به زيارتش قرار مده بلكه باز هم اعاده آن هميشه مادامى كه عمرم باقى است نصيبم فرما فَاحْشُرْنِي فِي زُمْرَتِهَا وَ أَدْخِلْنِي فِي شَفَاعَتِهَا بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ و چون مرا به سراى آخرت برى آنجا هم با او و در زمره او محشور ساز و به شفاعتش واصل گردان به حق رحمت و بخشش بىانتهايت اى مهربانترين مهربانان عالم اللَّهُمَّ بِحَقِّهَا عِنْدَكَ وَ مَنْزِلَتِهَا لَدَيْكَ اغْفِرْ لِي وَ لِوَالِدَيَّ وَ لِجَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ بارالها به حق مقام و منزلت اين بزرگوار (فاطمه بنت اسد) نزد تو كه مرا و والدينم را و جميع مردان و زنان اهل ايمان را ببخش و بيامرز وَ آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا بِرَحْمَتِكَ عَذَابَ النَّارِ و ما را دردنيا ثواب و حسنه و در آخرت نيز اجر و حسنه كامل عطا فرما و به كرم و رحمتت ما را از عذاب آتش دوزخ محفوظ بدار. پس دو ركعت نماز زيارت مى خوانى و دعا مى كنى به آنچه خواهى و منصرف مى شوى
حضرت امام علی (علیهالسلام) / امامت و ولایت/ شیعه/ خلافت/ صفین/ جمل/ نهروان/ خوارج/ معاویه/ سیاست علوی/ عدالت/ فتنه/ نهجالبلاغه/ کوفیان / امیرالمؤمنین/ امام علی/ امام اول
شهید حاج قاسم سلیمانی ولادت: ۱۳۳۷ ؛ روستای قنات ملک کرمان شهادت: ۱۳۹۸ ؛ عراق بخشی از وصیت نامه شهید: برادران و خواهران، پدران و مادران، عزیزان من! جمهوری اسلامی، امروز سربلندترین دوره خود را طی میکند. بدانید مهم نیست که دشمن چه نگاهی به شما دارد. دشمن به پیامبر شما چه نگاهی داشت و [دشمنان] چگونه با پیامبر خدا و اولادش عمل کردند، چه اتهاماتی به او زدند، چگونه با فرزندان مطهر او عمل کردند؟ مذمت دشمنان و شماتت آنها و فشار آنها، شما را دچار تفرقه نکند.بدانید که میدانید مهمترین هنر خمینی عزیز این بود که اوّل اسلام را به پشتوانه ایران آورد و سپس ایران را در خدمت اسلام قرار داد. اگر اسلام نبود و اگر روح اسلامی بر این ملت حاکم نبود، صدام چون گرگ درندهای این کشور را میدرید؛ آمریکا چون سگ هاری همین عمل را میکرد، اما هنر امام این بود که اسلام را به پشتوانه آورد؛ عاشورا و محرّم، صفر و فاطمیه را به پشتوانه این ملت آورد. انقلابهایی در انقلاب ایجاد کرد. به این دلیل در هر دوره هزاران فداکار جان خود را سپر شما و ملت ایران و خاک ایران و اسلام نمودهاند و بزرگترین قدرتهای مادی را ذلیل خود نمودهاند. عزیزانم، در اصول اختلاف نکنید.
شهید مدافع حرم شهید نوید صفری
ولادت : ۱۳۶۵/۰۴/۱۶ شهادت : ۱۳۹۶/۰۸/۱۸ بخشی از وصیت شهید : زیارت عالی و پرفیض زیارت عاشورا را بخوانید از طرف من و به ارباب ابراز ارادت کنید. آه که تمام حسرتم این است که چقدر دیر فهمیدم زیارت عاشورا چیست و حیف که فقط روزی یک مرتبه نصیبم نشد. و بدانید هرکه چهل روز عاشورا بخواند و ثواب آن را هدیه بفرستد، حتما تمام تلاش خود را به اذن خدا خواهم کرد تا حاجت او را بگیرم و اگر نه در آخرت برای او جبران کنم. حتی یک عاشورا هم قیامت می کند با روضه ارباب از زبان مادر و خواهرش.
شهید مدافع حرم شهید سید احسان میرسیار
ولادت : ۱۳۵۹ شهادت : ۱۳۹۴/۱۱/۲۱ بخشی از وصیت شهید میرسیار: ای مردم امروز فرهنگ ما مورد تهاجم قرار گرفته است و اگر در این جنگ خدای ناکرده شکست را قبول کنیم باید بگویم که کار ما را تمام شده باید بدانید ای مردم ندای فرزند حق و طنین ولایت این است (شبیخون فرهنگی) و تمام گفتنی هایی را که باید بگوید در این کلام خود خلاصه کرده است او حجت را بر شما تمام کرده است و این راه را به ما نشان داد حال هر فردی به هر نحوی که میتواند باید در این جبهه قدم بردارد که در غیر این صورت فردای قیامت از او بازخواستی عظیم خواهد شد ...
شهید مدافع حرم شهید سید میلاد مصطفوی
ولادت:۱۳۶۵/۰۲/۱۵ شهادت : ۱۳۹۴/۰۷/۲۵ بخشی از وصیت نامه شهید: دوستان عزیز شما را قسم به خدا که راه امام حسین (ع) را که راه عاقبت به خیری و مهمترین کار است را ادامه دهید. حسین گونه زندگی کنید که تمام عاقبت به خیری در همین راه است و همیشه یاد و خاطره شهدا را زنده نگه دارید چون شهدا همیشه زنده اند و من وجود آنها را در زندگی خود همیشه احساس می کردم ...
شهید مدافع حرم شهید مهدی قاضی خانی
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای انقلاب اسلامی ,
ماه رجب المرجب ,
,
:: برچسبها:
ویژه نامه ولادت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام ,
ولادت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام ,
ویژه نامه ولادت امیرالمؤمنین ,
امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام ,
ویژه نامه مولود کعبه ,
حضرت ابوطالب علیه السلام ,
حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها ,
السَّلاَمُ عَلَى فَاطِمَةَ بِنْتِ أَسَدٍ الْهَاشِمِيَّةِ ,
ااَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْبَطْحاءِ وَابْنَ رَئِیسها ,
حضرت امام علی (علیهالسلام) ,
امامت و ولایت ,
شیعه ,
خلافت ,
صفین ,
جمل ,
نهروان ,
خوارج ,
معاویه ,
سیاست علوی ,
عدالت ,
فتنه ,
نهجالبلاغه ,
کوفیان ,
امیرالمؤمنین ,
امام علی ,
امام اول ,
شهید حاج قاسم سلیمانی ,
شهید مدافع حرم ,
شهید حرم نوید صفری ,
شهید سید احسان میرسیار ,
شهید سید میلاد مصطفوی ,
شهید مهدی قاضی خانی ,
یا زهرا سلان الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : یک شنبه 23 دی 1403
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ
و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
ویژه نامه میلاد حضرت علی اصغر علیه السلام
تفسیر صفحۀ ۴۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۷ - تفسیر نور:
«اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ» خداوند دوست و سرپرست مؤمنان است، آنها را از تاریکیها (ی گوناگون) بیرون و به سوی نور میبرد. لکن سرپرستان کفّار، طاغوتها هستند که آنان را از نور به تاریکیها سوق میدهند، آنها اهل آتشند و همانان همواره در آن خواهند بود. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۷:
در آیۀ قبل خواندیم که او مالک همهچیز است «لَهُ ما فِی السَّماواتِ» و در این آیه میخوانیم: نسبت او به مؤمنان، نسبت خاص و ولایی است. «وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا»گوشهای از سیمای کسانی که ولایت خدا را پذیرفتهاند.
آن که ولایت خدا را پذیرفت، کارهایش رنگ خدایی پیدا میکند. «صِبْغَةَ اللَّهِ» «بقره، ۱۳۸»
برای خود رهبری الهی برمیگزیند. «إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طالُوتَ مَلِکاً» «بقره، ۲۴۷»
راهش روشن، آیندهاش معلوم و به کارهایش دلگرم است. «یَهْدِیهِمْ رَبُّهُمْ بِإِیمانِهِمْ» «یونس، ۹»، «إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» «بقره، ۱۵۶»، «لا نُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ» «یوسف، ۵۶»
در جنگها و سختیها به یاری خدا چشم دوخته و از قدرتهای غیر خدایی نمیهراسد. «فَزادَهُمْ إِیماناً» «بقره، ۱۷۳»
از مرگ نمیترسد و کشته شدن در تحت ولایت الهی را سعادت میداند. امام حسین علیهالسّلام فرمود: «انی لا اری الموت الا سعادة» «بحار، ج ۴۴، ص ۱۹۲»
تنهایی در زندگی برای او تلخ و ناگوار نیست، چون میداند او زیر نظر خداوند است. «إِنَّ اللَّهَ مَعَنا» «توبه، ۴۰»
از انفاق و خرج کردن مال نگران نیست، چون مال خود را به ولی خود میسپارد. «یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً» «بقره، ۲۴»
تبلیغات منفی در او بیاثر است، چون دل به وعدههای حتمی الهی داده است: «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ» «اعراف، ۱۲۸»
غیر از خدا همه چیز در نظر او کوچک است. امام علی علیهالسّلام فرمود: «عظم الخالق فی أنفسهم فصغر ما دونه فی أعینهم» «نهجالبلاغه، خطبه ۱۹۳»
از قوانین و دستورات متعدّد متحیّر نمیشود، چون او تنها قانون خدا را پذیرفته و فقط به آن میاندیشد. و اگر صدها راه درآمد برایش باز شود تنها با معیار الهی آن راهی را انتخاب میکند که خداوند معیّن کرده است. «وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ» «مائده، ۴۴ و ۴۵» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۷:
۱. مؤمنان، یک سرپرست دارند که خداست و کافران سرپرستان متعدّد دارند که طاغوتها باشند و پذیرش یک سرپرست آسانتر است.
یوسف علیهالسّلام نیز در دعوت کفّار به همین معنا استدلال کرد: «أ أربابٌ متفرّقون خیرٌ أم اللَّه الواحد القهّار» آیا صاحبان متعدّد و پراکنده بهترند یا خدای یگانه و قدرتمند؟! «یوسف، ۳۹»
دربارۀ مؤمنان میفرماید: «اللَّهُ وَلِیُّ» امّا دربارۀ کفّار میفرماید: «أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ»
۲. آیۀ قبل فرمود: «قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ» این آیه نمونهای از رشد و غَی را بیان میکند که ولایت خداوند، رشد و ولایت طاغوت انحراف است. «اللَّهُ وَلِیُّ» «أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ»
۳. راه حق یکی است؛ ولی راههای انحرافی متعدّد. قرآن دربارۀ راه حق کلمۀ نور را به کار میبرد، ولی از راههای انحرافی و کج، به ظلمات و تاریکیها تعبیر میکند. «النُّورِ»، «الظُّلُماتِ»
۴. راه حق، نور است و در نور امکان حرکت، رشد، امید و آرامش وجود دارد . «النُّورِ»
۵. مؤمن در بنبست قرار نمیگیرد. «یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ»
۶. طاغوتها در فضای کفر و شرک قدرت مانور دارند. «الَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ»
۷. هر کس تحت ولایت خداوند قرار نگیرد، خواهناخواه طاغوتها بر او ولایت مییابند. «اللَّهُ وَلِیُّ»«أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ»
۸. هر ولایتی غیر از ولایت الهی، ولایت طاغوتی است. «اللَّهُ وَلِیُّ» «أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ»
۹. توجّه به عاقبت طاغوتپذیری، انسان را به حقپذیری سوق میدهد. «أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ» تفسیر صفحۀ ۴۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۸ - تفسیر نور:
«أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِی حَاجَّ إِبْراهِیمَ فِی رَبِّهِ أَنْ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّیَ الَّذِی یُحْیِی وَ یُمِیتُ قالَ أَنَا أُحْیِی وَ أُمِیتُ قالَ إِبْراهِیمُ فَإِنَّ اللَّهَ یَأْتِی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ» آیا آن کس (نمرود) را که خداوند به او پادشاهی داده بود، ندیدی که با ابراهیم دربارۀ پروردگارش محاجّه و گفتوگو میکرد؟ زمانی که ابراهیم گفت: خدای من کسی است که زنده میکند و میمیراند، او گفت: من هم زنده میکنم و میمیرانم. ابراهیم گفت: خداوند خورشید را از مشرق میآورد، پس تو (که میگویی حاکم بر جهان هستی،) خورشید را از مغرب بیاور. (در اینجا بود که) آن مرد کافر مبهوت و وامانده شد. و خداوند قوم ستمگر را هدایت نمیکند. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۸:
در آیۀ قبل خواندیم که خداوند ولیّ مؤمنان است و آنان را از ظلمات خارج و به سوی نور میبرد، این آیه و آیات بعد نمونههایی از ولایت خداوند و بیرون آوردن از ظلمات به نور را مطرح میکند.
در روایاتِ تاریخی آمده است که نمرود از پادشاهان بابل بود و حکومت مقتدرانهای داشت او با حضرت ابراهیم دربارۀ خداوند مباحثه و مجادله کرد.
وقتی حضرت ابراهیم گفت: پروردگار من آن است که زنده میکند و میمیراند، او گفت: من نیز زنده میکنم و میمیرانم. سپس دستور داد دو زندانی را حاضر کردند، یکی را آزاد نمود و دیگری را دستور داد بکشند.
وقتی ابراهیم علیهالسّلام این سفسطه و مغالطه را مشاهده کرد که این شخص چه برداشتی از زندهکردن و میراندن دارد و چگونه میخواهد افکار دیگران را منحرف کند، فرمود: خداوند طلوع خورشید را از مشرق قرار داده است، اگر تو ادّعا داری که بر جهانِ هستی حکومت داری و همهچیز در اختیار و تحت قدرت توست، خورشید را از مغرب بیرون بیاور!
آن موقع بود که نمرود مبهوت ماند و پاسخی جز سکوت نداشت. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۸:
۱. هر کس هر چه دارد از اوست. کافران نیز در دنیا از نعمتهای او بهرهمند میشوند، ولی از آن سوءاستفاده میکنند. «آتاهُ اللَّهُ»
۲. قدرت و حکومت میتواند عامل استکبار و غرور گردد. «آتاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ» «أَنَا أُحْیِی وَ أُمِیتُ»
۳. توجّه به افکار عمومی و قضاوت مردم لازم است. گرچه پدیدۀ حیات یکی از راههای خداشناسی است و جواب نمرود صحیح نبود، ولی آن بحثها و مجادلهها، افکار عمومی را پاسخ نمیگفت. «رَبِّیَ الَّذِی یُحْیِی وَ یُمِیتُ»
۴. مغالطه و سفسطه، ترفند اهل باطل است. «أَنَا أُحْیِی وَ أُمِیتُ»
۵. حق، اگر منطقی و مستدل ارائه شود، بر باطل پیروز و حاکم است. «فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ»
۶. در مباحثهها از استدلالهای فطری، عقلی و عمومی استفاده کنید، تا مخالفِ لجوج نیز مقهور و مبهوت شود. «فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ»
۷. کافر ظالم است، زیرا به خود و مقام انسانیّت ظلم کرده است. «لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ» تفسیر صفحۀ ۴۳ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۹ - تفسیر نور:
«أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلی قَرْیَةٍ وَ هِیَ خاوِیَةٌ عَلی عُرُوشِها قالَ أَنَّی یُحْیِی هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ کَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ فَانْظُرْ إِلی طَعامِکَ وَ شَرابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلی حِمارِکَ وَ لِنَجْعَلَکَ آیَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَی الْعِظامِ کَیْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَکْسُوها لَحْماً فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ» یا همانند کسی (عُزَیر) که از کنار یک آبادی عبور کرد، در حالی که دیوارهای آن بر روی سقفهایش فرو ریخته بود (و مردم آن مرده و استخوانهایشان در هر سو پراکنده بود، او با خود) گفت: خداوند چگونه اینها را پس از مرگ زنده میکند؟ پس خداوند او را یک صد سال میراند و سپس زنده کرد (و به او) گفت: چقدر درنگ کردی؟ گفت یک روز، یا قسمتی از یک روز را درنگ کردهام!
فرمود: (نه) بلکه یکصد سال درنگ کردهای، به غذا و نوشیدنی خود (که همراه داشتی) نگاه کن (که با گذشت سالها) تغییر نیافته است. و به الاغ خود نگاه کن (که چگونه متلاشی شده است، این ماجرا برای آن است که هم به تو پاسخ گوییم) و (هم) تو را نشانه (رستاخیز) و حجّتی برای مردم قرار میدهیم.
(اکنون) به استخوانها (ی مَرکب خود) بنگر که چگونه آنها را به هم پیوند میدهیم و بر آن گوشت میپوشانیم. پس هنگامی که (این حقایق برای آن مرد خدا) آشکار شد، گفت: (اکنون با تمام وجود) میدانم که خداوند بر هر کاری قادر و تواناست. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۹:
آیۀ قبل گفتوگوی حضرت ابراهیم با نمرود را بازگو کرد که پیرامون توحید گفتوگو میکردند و هدایت از طریق استدلال بود و ابراهیم با استدلال پیروز شد.
نمونۀ دوّم خروج از ظلمات به نور، در این آیه است که پیرامون معاد گفتوگو میشود و هدایت از طریق نمایش و به صورت محسوس و عملی صورت میگیرد.
در تفاسیر و برخی روایات آمده است که نام این شخص «عُزَیْرٌ» بوده است. در تفسیر المیزان میخوانیم که این شخص باید پیامبر باشد، زیرا خداوند با او سخن گفته است. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۹:
۱. به تمدنهای ویران شده گذشته، باید به دیدۀ عبرت نگریست و درسهای تازه گرفت. «مَرَّ عَلی قَرْیَةٍ»
۲. هر چند میدانید، امّا باز هم علم خود را با تجربه و پرسیدن بالا ببرید. «أَنَّی یُحْیِی هذِهِ اللَّهُ»
۳. صد سال مردن، برای یک نکته فهمیدن بهجاست. «فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ»
۴. گذشت زمان طولانی، خللی در قدرت خداوند وارد نمیآورد. «فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ»
۵. رجعت و زندهشدن مردگان در همین دنیا و قبل از قیامت قابل قبول است. «فَأَماتَهُ» «بَعَثَهُ»
۶. نمایش، از بهترین راههای بیان معارف دینی است. «فَانْظُرْ إِلی طَعامِکَ وَ شَرابِکَ» «وَ انْظُرْ إِلی» «وَ انْظُرْ إِلَی الْعِظامِ»
۷. با ارادۀ الهی استخوان محکم، متلاشی میشود، ولی غذایی که زود فاسد میشود، صد سال سالم باقی میماند. «لَمْ یَتَسَنَّهْ»
۸. نمایش قدرت پروردگار برای ارشاد و هدایت مردم است، نه برای سرگرمی و یا حتّی قدرتنمایی. «وَ لِنَجْعَلَکَ آیَةً لِلنَّاسِ»
۹. خداوند صحنهای از قیامت را در دنیا آورده است. «فَأَماتَهُ» «ثُمَّ بَعَثَهُ» «وَ انْظُرْ إِلَی الْعِظامِ کَیْفَ نُنْشِزُها»
۱۰. معاد، جسمانی است؛ زیرا اگر معاد روحانی بود، سخن از استخوان به میان نمیآمد. «وَ انْظُرْ إِلَی الْعِظامِ»
۱۱. مشت نمونۀ خروار است. خداوند گوشههایی از قدرت خود در قیامت را در دنیا به نمایش گذارده است. «فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»
منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۴۱۵ - ۴۱۹.
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۱۴۸تا۱۵۰
سَیَقُولُ الَّذِینَ أَشْرَکُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَکْنَا وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِنْ شَیْءٍ کَذَلِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتَّى ذَاقُوا بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِنْدَکُمْ مِنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ ﴿۱۴۸﴾
۱۴۸- به زودى مشرکان (براى تبرئه خویش) مى گویند اگر خدا مى خواست نه ما مشرک مى شدیم و نه پدران ما، و نه چیزى را تحریم مى کردیم ، کسانى که پیش از آنها بودند نیز همین گونه دروغ مى گفتند و سرانجام (طعم ) کیفر ما را چشیدند، بگو آیا دلیل قاطعى (بر این موضوع ) دارید؟ پس به ما ارائه دهید، شما فقط از پندارهاى بى اساس پیروى مى کنید و تخمینهاى نابجا مى زنید.
The idolaters will say: 'Had Allah willed, neither we nor our fathers would have associated (idols), nor would we have forbidden anything. As such, those who have gone before them belied until they tasted Our Might. Say: 'Have you any knowledge you can bring forth to us? You follow nothing but guessing and you are only speakers of conjecture. ' (148)
قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاکُمْ أَجْمَعِینَ ﴿۱۴۹﴾
۱۴۹ - بگو براى خدا دلیل رسا (و قاطع) است (بطورى که بهانه اى براى هیچکس باقى نمى گذارد) اما اگر او بخواهد همه شما را (از طریق اجبار) هدایت مى کند (ولى چون هدایت اجبارى بى ثمر است این کار را نمى کند.)
Say: 'Allah alone has the conclusive proof. Had He willed, He would have guided you all. ' (149)
قُلْ هَلُمَّ شُهَدَاءَکُمُ الَّذِینَ یَشْهَدُونَ أَنَّ اللَّهَ حَرَّمَ هَذَا فَإِنْ شَهِدُوا فَلَا تَشْهَدْ مَعَهُمْ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَالَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَهُمْ بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ ﴿۱۵۰﴾
۱۵۰ - بگو گواهان خود را که گواهى مى دهند خداوند اینها را حرام کرده است ، بیاورید اگر آنها (به دروغ ) گواهى دهند تو با آنها (همصدا نشو و) گواهى مده ، و از هوى و هوس کسانى که آیات ما را تکذیب کردند و کسانى که به آخرت ایمان ندارند و براى خدا شریک قائلند پیروى مکن .
Say: 'Bring those witnesses of yours who can testify that Allah has forbidden this. ' If they testify to it, do not testify with them, nor follow the wishes of those who belie Our verses, and disbelieve in the Everlasting Life and ascribe equals to their Lord. (150)
تفسیر فرار از مسئولیت به بهانه جبر به دنبال سخنانى که از مشرکان در آیات سابق گذشت ، در این آیات اشاره به پاره اى از استدلالات واهى آنان و پاسخ آن شده است : نخست مى گوید: به زودى مشرکان در پاسخ ایرادات تو در زمینه شرک و تحریم روزى هاى حلال چنین مى گویند که اگر خداوند مى خواست نه ما مشرک مى شدیم و نه نیاکان ما بت پرست بودند، و نه چیزى را تحریم مى کردیم ، پس آنچه ما کرده ایم و مى گوئیم همه خواست او است (سیقول الذین اشرکوا لو شاء الله ما اشرکنا و لا آباؤ نا و لا حرمنا من شى ء). نظیر این تعبیر در دو آیه دیگر قرآن دیده مى شود، در سوره نحل آیه 35 و قال الذین اشرکوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شى ء نحن و لا آباؤ نا و لا حرمنا من دونه من شى ء و در سوره زخرف آیه 20 و قالوا لو شاء الرحمان ما عبدناهم ، نشان مى دهد که مشرکان مانند بسیارى از گناهکارانى که مى خواهند با استتار تحت عنوان جبر از مسئولیت خلافکاریهاى خود فرار کنند، معتقد به اصل جبر بوده اند، و مى گفتند: هر کارى را ما مى کنیم خواست خدا و مطابق اراده او است ، و اگر نمى خواست چنین اعمالى از ما سر نمى زد، آنها در حقیقت مى خواستند خود را از این همه گناه تبرئه کنند، و گر نه وجدان هر انسان عاقلى گواهى مى دهد که بشر در اعمال خویش آزاد است نه مجبور، به همین دلیل اگر کسى ظلمى در حق او کند، ناراحت مى شود و او را مؤ اخذه مى کند و در صورت توانائى مجازات مى نماید، همه اینها نشان مى دهد که مجرم را در عمل خویش آزاد مى بیند، نه مجبور، و هرگز به این عنوان که عمل او مطابق خواست خدا است ، حاضر نمى شود از عکس العمل صرف نظر کند. (دقت کنید) البته این احتمال در معنى آیه نیز هست که آنها مدعى بوده اند سکوت خدا در برابر بت پرستى و تحریم پاره اى از حیوانات ، دلیل بر رضایت او است زیرا اگر راضى نبود مى بایست به نوعى ما را از این کار باز دارد. و با ذکر جمله و لا آباؤ نا مى خواسته اند به عقاید پوچ خود رنگ قدمت و دوام بدهند و بگویند این چیز تازه اى نیست که ما مى گوئیم ، همواره چنین بوده است . اما قرآن در پاسخ آنها به طرز قاطعى بحث کرده ، نخست مى گوید: تنها اینها نیستند که چنین دروغهائى را بر خدا مى بندند بلکه جمعى از اقوام گذشته نیز همین دروغها را مى گفتند ولى سرانجام گرفتار عواقب سوء اعمالشان شدند و طعم مجازات ما را چشیدند (کذلک کذب الذین من قبلهم حتى ذاقوا باسنا). آنها در حقیقت با این گفته هاى خود، هم دروغ مى گفتند و هم انبیاء را تکذیب مى کردند زیرا پیامبران الهى با صراحت بشر را از بت پرستى و شرک و تحریم حلال خداوند باز داشتند نه نیاکانشان گوش دادند و نه اینها، با این حال چگونه ممکن است خدا را راضى به این اعمال دانست ، اگر او به این اعمال راضى بود چگونه پیامبران خود را براى دعوت به توحید مى فرستاد، اصولا دعوت انبیاء خود مهمترین دلیل براى آزادى اراده و اختیار انسان است . سپس مى گوید: به آنها بگو آیا راستى دلیل قطعى و مسلمى بر این ادعا دارید اگر دارید چرا نشان نمى دهید (قل هل عندکم من علم فتخرجوه لنا) و سرانجام اضافه مى کند که شما به طور قطع هیچ دلیلى بر این ادعاها ندارید، تنها از پندارها و خیالات خام پیروى مى کنید (ان تتبعون الا الظن و ان انتم الا تخرصون ). در آیه بعد براى ابطال ادعاى مشرکان دلیل دیگرى ذکر مى کند، و مى گوید: بگو خداوند دلائل صحیح و روشن در زمینه توحید و یگانگى خویش و همچنین احکام حلال و حرام اقامه کرده است هم به وسیله پیامبران خود و هم از طریق عقل ، به طورى که هیچگونه عذرى براى هیچکس باقى نماند (قل فلله الحجة البالغة ) بنابراین آنها هرگز نمى توانند ادعا کنند که خدا با سکوت خویش ، عقائد و اعمال ناروایشان را امضا کرده است ، و نیز نمى توانند ادعا کنند که در اعمالشان مجبورند، زیرا اگر مجبور بودند، اقامه دلیل و فرستادن پیامبران و دعوت و تبلیغ آنان بیهوده بود، اقامه دلیل ، دلیل بر آزادى اراده است . ضمنا باید توجه داشت که حجت در اصل از ماده حج به معنى قصد مى باشد و به جاده و راه که مقصود و منظور انسان است محجه گفته مى شود، و به دلیل و برهان نیز حجت ، اطلاق مى گردد زیرا گوینده قصد دارد به وسیله آن مطلب خود را براى دیگران ثابت کند.
و با توجه به معنى بالغة (رسا) روشن مى شود که دلائل خداوند براى بشر از طریق عقل و نقل و بوسیله دانش و خرد، و همچنین فرستادن پیامبران ، از هر نظر روشن و رسا است ، به طورى که جاى هیچگونه تردید براى افراد باقى نماند، و به همین دلیل خدا پیامبران را معصوم از هر گونه خطا و اشتباه قرار داده تا هر گونه تردید و دودلى را از دعوت آنان دور سازد. و در پایان آیه مى فرماید: خداوند اگر بخواهد، همه شما را از طریق اجبار هدایت خواهد کرد (فلو شاء لهداکم اجمعین )در حقیقت این جمله اشاره به آن است که براى خدا کاملا امکان دارد همه انسانها را اجبارا هدایت کند، آنچنان که هیچکس را یاراى مخالفت نباشد ولى در این صورت نه چنان ایمانى ارزش خواهد داشت و نه اعمالى که در پرتو این ایمان اجبارى انجام مى گردد، بلکه فضیلت و تکامل انسان در آن است که راه هدایت و پرهیزکارى را با پاى خود و به اراده و اختیار خویش بپیماید. بنابراین هیچگونه منافاتى بین این جمله و آیه سابق که نفى جبر در آن آمده است نیست ، این جمله مى گوید: اجبار کردن بندگان که شما ادعا مى کنید، براى خدا امکان دارد، ولى هرگز چنین نخواهد کرد، چون بر خلاف حکمت و مصلحت آدمى است . در حقیقت آنها قدرت و مشیت خداوند را بهانه اى براى انتخاب مذهب جبر کرده بودند در حالى که قدرت و مشیت خدا حق است ، ولى نتیجه آن جبر نیست او خواسته است که ما آزاد باشیم و راه حق را به اختیار خود بپیمائیم . در کتاب کافى از امام کاظم (علیه السلام ) چنین نقل شده است که فرمود: ان لله على الناس حجتین حجة ظاهرة و حجة باطنة فاما الظاهرة فالرسل و الانبیاء و الائمة و اما الباطنة فالعقول خداوند بر مردم دو حجت دارد، حجت آشکار و حجت پنهان ، حجت آشکار، رسولان و انبیاء و امامانند، و حجت باطنه ، عقول و افکارند. و در امالى شیخ طوسى از امام صادق (علیه السلام ) چنین نقل شده است که از تفسیر آیه فوق (فلله الحجة البالغة ) از آن حضرت سئوال کردند، حضرت فرمود: ان الله تعالى یقول للعبد یوم القیامة عبدى اءکنت عالما فان قال نعم ، قال له اءفلا عملت بما علمت ؟ و ان قال کنت جاهلا قال له اءفلا تعلمت حتى تعمل ؟ فیخصمه فتلک الحجة البالغة : خداوند در روز رستاخیز به بنده خویش مى گوید بنده من ! آیا مى دانستى (و گناه کردى ) اگر بگوید آرى ، مى فرماید چرا به آنچه مى دانستى عمل نکردى ؟ و اگر بگوید نمى دانستم ، مى گوید: چرا یاد نگرفتى تا عمل کنى ؟ در این موقع فرو مى ماند، و این است معنى حجت بالغه .بدیهى است منظور از روایت فوق این نیست که حجت بالغه منحصر در گفتگوى خدا با بندگان در قیامت است ، بلکه خداوند حجتهاى بالغه فراوانى دارد که یکى از مصداقهایش همان است که در حدیث فوق آمده است زیرا دامنه حجتهاى بالغه خداوند وسیع است هم در دنیا و هم در آخرت . در آیه بعد براى اینکه بطلان سخنان آنها روشنتر شود، و نیز اصول صحیح قضاوت و داورى رعایت گردد، از آنها دعوت مى کند که اگر شهود معتبرى دارند، که خداوند حیوانات و زراعتهائى را که آنها مدعى تحریم آن هستند، تحریم کرده ، اقامه کنند، لذا مى گوید اى پیامبر! به آنها بگو گواهان خود را که گواهى بر تحریم اینها مى دهند بیاورید. (قل هلم شهدائکم الذین یشهدون ان الله حرم هذا). سپس اضافه مى کند: اگر آنها دسترسى به گواهان معتبرى پیدا نکردند (و قطعا پیدا نمى کنند) و تنها به گواهى و ادعاى خویش قناعت نمودند، تو هرگز با آنها همصدا نشو و مطابق شهادت و ادعاى آنان گواهى مده . (فان شهدوا فلا تشهد معهم ) از آنچه گفته شد، روشن مى شود که در مجموع آیه هیچگونه تضادى وجود ندارد، و اینکه در آغاز از آنها مطالبه شاهد مى کند و سپس مى گوید: شهود آنها را نپذیر، تولید اشکالى نمى کند، زیرا منظور این است که آنها از اقامه شهود معتبر به طور قطع عاجزند، چه اینکه هیچ سند و مدرکى از انبیاى الهى و کتب آسمانى بر تحریم این امور ندارند، بنابراین تنها خودشان که مدعى هستند، شهادت مى دهند و بدیهى است چنین شهادتى مردود است . به علاوه همه قرائن گواهى مى دهد که این احکام ساختگى ، صرفا از هوى و هوس و تقلیدهاى کورکورانه سرچشمه گرفته و هیچگونه اعتبارى ندارد. لذا در جمله بعد مى گوید: از هوى و هوسهاى کسانى که آیات ما را تکذیب کردند و آنها که به آخرت ایمان ندارند و آنها که براى خدا شریک قائل شده اند، پیروى مکن . (و لا تتبع اهواء الذین کذبوا بایاتنا و الذین لا یؤ منون بالاخرة و هم بربهم یعدلون ). یعنى بت پرستى آنها و انکار قیامت و رستاخیز و خرافات و هواپرستى آنان گواه زنده اى است ، که این احکام آنان نیز ساختگى است و ادعایشان در مورد تحریم این موضوعات از طرف خدا، بى اساس و بى ارزش است.
امام خامنهای:
بحمدالله از اوّل انقلاب که امام بزرگوار در کلمات نورانی خود به طور دائم بر روی وحدت مردم، اتّحاد مردم تکیه میکرد، مردم ما متّحد بودهاند و این اتّحاد در موارد بسیاری توانست راههای دشواری را، تنگههای سختی را برای مردم باز کند و راهگشای راهها باشد؛ این اتّحاد باید حفظ بشود. دشمن با اتّحاد ملّت ایران مخالف است؛ با یکپارچگی شما مخالف است؛ با یکدست بودن ملّت مخالف است. دشمن مایل است که مردم به خاطر عقاید و سلایق مختلف با هم بجنگند، با هم دعوا کنند. در یک جامعه، سلایق مختلفی هست، عقاید مختلفی هست، نگاههای مختلفی به مسائل هست؛ باشد، مانعی ندارد؛ همه در کنار هم زندگی کنند، با هم کار کنند، با هم مهربانی کنند؛ رأفتِ میان مردم. بایستی وسوسههای دشمن را برای بدبین کردن مردم به یکدیگر یا بدبین کردن مردم به مسئولان زحمتکش کشور باطل کرد.
شهدای کربلا
مجمّع بن عبد اللّه عائذى و پسرش عائذ بن مجمّع بن عبد اللّه مذحجى عائذى
او مجمّع بن عبداللّه بن مجمّع بن مالک بن ایاس بن عبد مناة بن عبید اللّه بن سعد العشیرة مذحجى عائذى است. پدرش عبد اللّه بن مجمّع از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود ولى فرزندش از تابعین و از اصحاب حضرت امیر المؤمنین (علیه السّلام) مى باشد. مؤلّفان کتب انساب و طبقات این دو را ذکر کرده اند. مجمع و پسرش «عائذ» با عمرو بن خالد صیداوى به سوى حضرت امام حسین (علیه السّلام) حرکت کردند و با حرّ مواجه شدند ولى با حمایت حضرت سیدالشهداء (علیه السّلام) از آنان به لشکریان حضرت پیوستند.
درباره پیوستن مجمّع بن عبد اللّه عائذى و پسرش عائذ به حضرت امام حسین (علیه السّلام) در منزلگاه عذیب الهجانات در مقاتل چنین نقل شده است:
«فإذا هم باربعه نفر قد أقبلوا من الکوفه على رواحلهم یجنبون فرسا لنافع بن هلال یقال له الکامل و معهم دلیلهم الطرماح بن عدى على فرسه ... قال: فلما انتهوا الى الحسین انشدوه هذه الأبیات فقال: اما و الله انى لأرجو ان یکون خیرا ما اراد الله بنا قتلنا أم ظفرنا قال: و اقبل الیهم الحر بن یزید فقال: ان هؤلاء النفر الذین من اهل الکوفه لیسوا ممن اقبل معک و انا حابسهم او رادهم فقال له الحسین: لامنعنهم مما امنع منه نفسی انما هؤلاء انصارى و أعوانی و قد کنت أعطیتنی الا تعرض لی بشیء حتى یأتیک کتاب من ابن زیاد فقال: اجل، لکن لم یأتوا معک قال: هم اصحابى و هم بمنزله من جاء معى فان تممت على ما کان بینی و بینک و الا ناجزتک قال: فکف عنهم الحر. قال: ثم قال لهم الحسین: أخبرونی خبر الناس وراءکم فقال له مجمع بن عبد الله العائذى و هو احد النفر الأربعة الذین جاءوه: اما اشراف الناس فقد اعظمت رشوتهم و ملئت غرائرهم یستمال ودهم و یستخلص به نصیحتهم فهم إلب واحد علیک و اما سائر الناس بعد فان أفئدتهم تهوى إلیک و سیوفهم غدا مشهوره علیک قال: أخبرونی فهل لکم برسولی إلیکم؟ قالوا: من هو؟ قال: قیس بن مسهر الصیداوى فقالوا: نعم، اخذه الحصین ابن تمیم فبعث به الى ابن زیاد فأمره ابن زیاد ان یلعنک و یلعن اباک فصلى علیک و على ابیک و لعن ابن زیاد و أباه و دعا الى نصرتک و اخبرهم بقدومک فامر به ابن زیاد فالقى من طمار القصر فترقرقت عینا حسین (علیه السّلام) و لم یملک دمعه ثم قال: «منهم من قضى نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا.» اللهم اجعل لنا و لهم الجنه نزلا و اجمع بیننا و بینهم فی مستقر من رحمتک و رغائب مذخور ثوابک.»
«ناگهان چهار نفر را دیدند که از کوفه مى آمدند، بر مرکبهاى خویش بودند و اسبى از آن نافع بن هلال را به نام کامل یدک کرده بودند. راهنمای آنان طرماح بن عدى، بر اسب خویش همراهشان بود. چون به حسین (علیه السّلام) رسید این اشعار را براى وى خواندند: «به خدا من امیدوارم که آنچه خدا براى ما خواسته، کشته شویم یا ظفر یابیم، نیک باشد.» گوید: حرّ بن یزید بیامد و گفت: «این کسان که از مردم کوفه هستند جزء همراهان تو نبودند و من آنها را برمی گردانم یا بازداشت می کنم.» حسین (علیه السّلام) گفت: «از آنها، همانند خویش دفاع مى کنم، آنها یاران و پشتیبانان من هستند. تعهد کرده بودى متعرض من نشوى تا نامه اى از ابن زیاد سوى تو آید.» گفت: «بله، اما با تو نیامده بودند.» گفت: «آنها یاران من هستند و همانند کسانى هستند که همراه من بودند، اگر به قرارى که میان من و تو بوده عمل نکنى با تو پیکار مى کنم.» گوید: حرّ دست از آنها بداشت.
گوید: آنگاه حضرت امام حسین (علیه السّلام) به آنها فرمود: «از مردم کوفه چه خبری دارید؟» مجمع بن عبد الله عائذى یکى از آن چهار نفری که تازه به امام پیوسته بودند، گفت: «بزرگان قوم را رشوههاى کلان داده اند و جوالهایشان را پر کرده اند که دوستیشان را جلب کنند و به صف خویش برند و بر ضد تو متفق شده اند. مردم دیگر دلهایشان به تو مایل است اما فردا شمشیرهایشان بر ضد تو برکشیده مى شود.» گفت: «به من بگویید آیا از پیکى که سوى شما فرستادم خبر دارید؟» گفتند: «کى بود؟» گفت: «قیس بن مسهر صیداوى.» گفتند: «بله، حصین بن نمیر او را گرفت و پیش ابن زیاد فرستاد که بدو دستور داد ترا لعنت کند و پدرت را لعنت کند اما بر تو و پدرت درود گفت و ابن زیاد و پدرش را لعنت کرد و آنها را به یارى تو خواند و از آمدنت خبرشان داد و ابن زیاد بگفت تا وى را از بالاى قصر به زیر انداختند.» گوید: اشک در چشم حضرت امام حسین (علیه السّلام) آمد و نتوانست نگهدارد. آنگاه گفت: «بعضى از ایشان تعهد خویش را به سر برده اند (به شهادت رسیدند) و بعضى از ایشان منتظر هستند و به هیچوجه تغییرى نیافته اند. خدایا بهشت را جایگاه ما و آنها قرار بده و ما و آنها را در قرار رحمت خویش و ذخیره هاى خواستنى ثوابت، فراهم آر.»
درباره شهادت مجمع بن عبد الله به همراه سه نفر دیگر از یاران حضرت امام حسین (علیه السّلام) در تاریخ طبری و مقتل الحسین مقرم (علیه السّلام) آمده است:
«فاما الصیداوى عمر بن خالد و جابر بن الحارث السلمانی و سعد مولى عمر بن خالد و مجمع بن عبد الله العائذى فإنهم قاتلوا فی أول القتال فشدوا مقدمین بأسیافهم على الناس فلما وغلوا عطف علیهم الناس فأخذوا یحوزونهم و قطعوهم من اصحابهم غیر بعید فحمل علیهم العباس بن على فاستنقذهم فجاءوا قد جرحوا فلما دنا منهم عدوهم شدوا بأسیافهم فقاتلوا فی أول الأمر حتى قتلوا فی مکان واحد.»
«عمرو بن خالد صیداوى و جابر بن حارث سلمانى و سعد غلام عمر بن خالد و مجمع بن عبد الله عایذى در آغاز جنگ، جنگ انداختند و با شمشیر به جماعت حمله بردند و چون در میان جماعت افتادند اطرافشان را گرفتند که از یارانشان جدا افتادند اما نه چندان دور. پس حضرت عباس (علیه السّلام) حمله برد و آنها را از میان جماعت رهایی داد اما زخمی شده بودند و بار دیگر دشمن به آنها نزدیک شد که با شمشیر حمله بردند. در همان آغاز چندان جنگیدند و همگی در یک مکان کشته شدند.»
شهید کشوری: تا آخرین قطره خون برای اسلام و اطاعت از ولایت فقیه خواهم جنگید.
بخشی از وصیتنامه شهید اکبر خمسه:
امّت مسلمان ایران! امام را تنها نگذارید، اتحاد و اخوت را در میان خودتان بیشترکنید و از تفرقّه دوری کنید و لحظه ای از یاد خداوند متعال غافل نشوید و قدر این رهبر عزیز را بدانید و پیرو بی چون و چرای او باشید، که این راه رستگاری و عاقبت به خیرشدن است و برای تعجیل در فرج امام زمان (عج) بسیار دعا کنید و وابسته به دنیا نباشید ...
بخشی از وصیتنامه شهید سید محمد رضا خالقی
هشتم دی ۱۳۴۳، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش سیدعلیاکبر، فرشنده لوازم خرازی بود و مادرش ربابه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. سیزدهم آبان ۱۳۶۲، در پنجوین عراق بر اثر اصابت ترکش به سر و سینه، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
بدانید که این دنیا محل آزمایش است و باید اهل عمل باشیم و سخن و راه شهدا را پیش گیریم و ندای تمامی شهدا را به تمام جهان برسانیم و بگوییم: «مکتبی که شهادت دارد، اسارت ندارد!»
شهید قاسم شاهدیعلیآبادی
شهادت: نهم مهرماه 1361، در ســومار
بخشی از وصیتنامه: مـن از ملـت مسـلمان ایـران و تمـام مسـتضعفان جهـان به عنـوان یـک مسـلمان میخواهــم کــه جلــوی تمــام دشــمنان اســلام در هرکجــا هســتند، ماننــد گروهکهــای چــپ و راسـت را به طـور قاطـع و جـدی بگیرنـد و نفَـس آنهـا را در سینههایشـان خفـه کننـد تـا نتواننـد کوچکتریـن ضربهای بـه مـا بزننـد ...
شهید «محمدحسین نخبهروستا»
شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ در شلمچه، عـملیـات کربلای ۵
بخشی از وصیتنامه:
همیشه پشتیبان ولایت فقیه باشید قدر این نعمتالهی را بدانید. مگر نمیگوییم که ای حسین جان، کاش ما هم در کربلا بودیم و یاریت میکردیم. حالا همان زمان است به یاری فرزندان حسین (ع) روح خدا بشتابد …
شهید جعفرعلی خرمی
شهادت: 5 دیماه 1365 در شلمچه
بخشی از وصیتنامه:
من خدا را شکر میکنم که شما پدر و مادر چنین فرزندانی را تربیت کردهاید که میتوانم در راه خدا و اسلام به جنگ دشمنان بپردازم ...
خداوندا، ما به خاطر ریاستطلبی یا گرفتن خاک ... نمیجنگیم، بلکه برای اثبات حقانیت اسلام و برپا داشتن عدالت جهانی در برابر استکبار جهانی میجنگیم ...
بخشی از وصیتنامه شهید «محمدعلی فتاحی اردکانی»
شهادت: 19 دی 1365 در شلمچه
ملت مسلمان و شهیدپرور بدانید که این انقلاب زمینه ساز حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) خواهد بود و خداوند وعده داده است که محرومان و مستضعفان جهان را به جانشینی خود در زمین قرار دهد و باید دانست که عمر همه ابر قدرتها و کشورهای سلطهگر به پایان رسیده است. آری وعده خدا حق است و باید از باری تعالی بخواهیم که ما را یاری کند تا بتوانیم به یاری دینش بپا خیزیم. (یا ایها الذین آمنوا تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم) ای کسانی که ایمان آورده اید اگر خدا را یاری کنید، خدا نیز شما را یاری می کند و قدمهای شما را استوار میگرداند ... ای خواهرانم، ... ولی باید بدانید که ظلم و ستم فناپذیر است و شماها باید زینب گونه عمل کنی و پیام خون شهدا را به گوش جهانیان برسانید به شما توصیه میکنم فرزندان خود را به گونهای تربیت کنی که آیندهسازان خوبی برای اسلام و این مملکت باشند ...
شهید «سیّدنصراله میرهاشمی»
شهادت: بیست و هفتم دی 1365، در شــلمچه
بخشی از وصیتنامه:
عزیزان! اسلام در خطر است و این را بدانید که اسلام بهتر از مال و فرزند و عوامل فریبنده دنیا است که اگر کسی فریب اینها را بخورد در آخرت پشیمان خواهد بود. امام حسین (ع) میفرمایند: اگر با کشته شدن من دین جدّم محمّد زنده میماند پسای شمشیرها مرا در بر گیرید.
برادران! خواهران! جنگی که در حال حاضر درگیر آن هستیم بین اسلام و کفر است و اگر کوچکترین تردیدی نسبت به این جنگ به خود راه بدهیم به والله در روز قیامت همگی باید جوابگو باشیم ... از ولایتفقیه پیروی کنید و پشتیبان امام باشید که به مملکت شما آسیب نخواهد رسید ...
شهید «نظرعلی رستمی»
شهادت: هشتم دی ماه ۱۳۶۶، در دزلی
بخشی از وصیتنامه: قدر این رهبر و این جمهوری اسلامی را بدانید. چون نعمتی بس عظیم است. هر یک در مقابل اسلام و انقلاب اسلامی مسوول باشید. بی طرف نباشید بلکه عزت و شرف اختیار کنید و جهاد در راه خدا را فراموش نکنید تا رستگار شوید. بسیج باعث خیر و برکت است. ای امت بیدار بسیج! امر امام است. اگر پیرو امام هستی، بسیجی باش. پایگاه های مقاومت بسیج برای شما خیر و برکت اند. این ها فرزندان و جگرگوشههای شمایند، با تمام وجود آن ها را حمایت کنید. مبادا اجازه دهید کوچک ترین دهن کجی به آن ها بشود و امام زمان (عج) از شما ناراحت شود ...
شهید محمدجعفر زمانی
شهادت: دهم دی 1364، در پســوه پیرانشهر
بخشی از وصیتنامه: بـه فرامیـن خداگونـۀ حضـرت امـام به درسـتی عمـل کنیـد و بـه برادرانـم بگوییـد کـه تـا آنجایـی کـه میتواننـد، بـرای برپایـی اسـلام و حـق جـان خـود را فـدا نماینـد و از مـرگ نهراسـند؛ چـون اسـلام دیـن مبـارزه و شـهادت میباشـد و چـون ابرقدرتهـا ماننـد گرگـی وحشـی در کمیـن هسـتند تـا منافـع بشـری ایـران عزیـز را برباینـد؛ ولـی آنهـا کـور خواندهانـد؛ چـون بایـد اولا تمـام قرآنهـای دنیـا و تمـام جوانهـای مثـل مـن را از بیـن ببرنـد. در خاتمـه، بـه برادرانـم توصیـه میکنـم کـه اسـلحۀ از کف افتـادۀ مـرا نگذارنـد همچنـان بـر زمیـن بمانـد ...
شهید «باقر میردارنژاد» شهادت: پانزدهم دیماه 1365 در منطقه شلمچه و در عملیات کربلای پنج
بخشی از وصیتنامه: امّت حزب الله امام را تنها نگذارید. علىوار زندگى و عبادت کنید. وحدت و استقامت خود را از دست ندهید. توکّل به خداوند کنید ...
شهید «سیدمهدی میرحبیبی» شهادت: دی ماه سال 1366 در ماووت
بخشی از وصیتنامه: امروزه جامعهی اسلامی ما محتاج به افراد متعهّد متخصّص است ... وقتی مسئولیّت گرفتید عکسهای شهدا را در جلوی میزتان قرار دهید تا مبادا غافل شوید و فراموش کنید که شما مسئول خون شهدا هستید، مبادا فراموش کنید که شما خود به خود پشت این میزها نیامدید و اگر مسئولیّت گرفتید با تکبّر با مردم برخورد نکنید چون شهدا بیتکبّر به سوی خدا رفتند و از دافعه به جاذبه، بنا به گفته شهید بهشتی عمل کنید. نمیدانم دیگر چه بگویم و از کجا بگویم فقط میگویم با اخلاق اسلامی و برخورد صحیح با مردم داشته باشید ...
شهید «محسن میربراتی»
بیست و چهارم دی 1365، در پاســگاه زید
بخشی از وصیتنامه:
به دوستان سفارش مىکنم سنگرهاى انقلاب را خالى نگذارند از جمله مسجد را و به مادرم سفارش مىکنم که در مرگ سرخ من زیاد ناراحت نشود و به خواهرم حجاب را و به برادرم سفارش مىکنم سنگر درس و جبهه را هرگز ترک نکند دیگر حرفى ندارم جز اینکه احکام اسلام را مو به مو اجرا کرده و ذرهاى لغزش به خود راه ندهند در این راه ...
شهید جعفر دارابی شهادت: این شهید بزرگوار در سال 1365، در سن 15 سالگی به درجه رفیع شهادت نائل آمد ...
بخشی از وصیتنامه: اکنون که این افتخار را یافتهام که در جبهه اسلام علیه کفر حضور یابم، لازم میدانم هدف خود را بیان کنم. هدف من، احیای دین خدا و پاسداری از ارزشهای اسلامی است. امام حسین (ع) میفرماید: «مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت است ...
شهید ابوالفضل شفیعی: شهادت را آگاهانه انتخاب کردم ...
شهید محمدابراهیم توانچه
شهادت: سال 1359 در حین خنثی کردن مین
بخشی از وصیتنامه: همسرم، از تو میخواهم هیچگاه به خاطر مادیات، اسلام را فراموش نکنی و فرزندان عزیزم را به شناخت اسلام و قرآن راهنمایی کنی ... به خاطر اسلام جنگیدم و این وظیفه هر مسلمان است که از دین محمد (ص) دفاع کند ...
شهید «عبدالله دیان سورکی»
شهادت: یازدهم بهمن ماه 1365، در شلمچه
بخشی از وصیتنامه:
جنگ جنگ است و عزت و شرف ما درگرو همین جنگ است از دیرباز دشمنان قسم خورده اسلام و قرآن که بنابر تصمیمشان نابودی تمام اسلام در هر منطقه از کره زمین میباشد نشانگر این است که آنها کلا از اسلام وحشت دارند و نمیخواهند که در اسلام خصوصا کشور ما قرآن واسلام حاکم باشد ...
شهید «حسین بازدار»
شهادت: نوزدهم دی ماه 1365، در شلمچه
بخشی از وصیتنامه:
شهید گریه و زاری نمیخواهد؛ شهید رهرو میخواهد. خون شهید، اسلام را زنده نگه میدارد. اگر امروز از خون شهدا غافل شویم، در حق آنان کوتاهی کردهایم. زندگی یعنی مبارزه و امتحان، و بدانید که حق همیشه پیروز است ...
شهید «قدرتالله صادقی رودانی»
شهادت: نوزدهم دی ماه 1365، در شلمچه
بخشی از وصیتنامه:
از شما میخواهم ادامهدهنده راه شهیدان باشید. اسلحه افتاده مرا حتماً به دست بگیرید. خواسته اصلی من این است که امام را تنها نگذارید و مثل مردم کوفه عمل نکنید ...
ای خواهران حزبالله از شما میخواهم حجابتان را رعایت کنید ...
شهید «عبدالرضا مریدی»
شهادت: نوزدهم دی ماه 1365، در شلمچه
بخشی از وصیتنامه:
راه شهیدان را ادامه دهید که همان راه امام حسین بن علی(ع) است ...
ای پدر عزیز و مادر مهربان، شما در هدایت من دو چشم بودید. شما مرا مسلمان و آزاده تربیت کردید و من همیشه خوشحال بودم و خدا را شکر میکردم که در یک خانواده مسلمان بزرگ شدم و توفیق یافتم که در راه اسلام قدمی بردارم. من این توفیق را مدیون زحمات شبانهروزی شما میدانم ...
انشاءالله خداوند به شما توفیق دهد که بتوانید خط شهدا را ادامه دهید و همچون پشتیبان امام باشید و در خط ایشان بمانید که به یقین، همان خط اسلام است ...
شهید علی اصغر کریمی: ما شهید می شویم و شما مسئولیت دارید ...
شهید مدافع حرم شهید «رسول خلیلی»
شهید مدافع حرم شهید اصغر الیاسی
سال 1397 در جنوب حلب به شهادت رسید
پدر شهید مدافع حرم، پسرم میگفت:
«از خون شهدا باید بترسیم. اگر اعتقاد و ایمان به آخرت داریم باید از بیتالمال حفاظت کنیم و دنباله رو راه شهدا باشیم» ...
اکنون که این افتخار را یافتهام که در جبهه اسلام علیه کفر حضور یابم، لازم میدانم هدف خود را بیان کنم. هدف من، احیای دین خدا و پاسداری از ارزشهای اسلامی است. امام حسین (ع) میفرماید: «مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت است.»
شهید مدافع حرم شهید علی اصغر کریمی
شرح زندگی شهید مدافع حرم شهید علی اصغر شیردل ...
دوست دارم بدنم در راه خدا تکه تکه شود
شهید مدافع حرم، شهید سیدعلی اصغر حسینی از رزمندگان لشکر فاطمیون بود؛ که در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س)، در نبرد با تروریستهای تکفیری به شهادت رسید.
شهبد مدافع حرم شهید اصغر پاشاپور چگونه شهید شد؟
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
حجاب ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه بقره ,
سوره مبارکه انعام ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
ماه رجب المرجب ,
,
:: برچسبها:
تفسیر صفحۀ ۴۳ قرآن کریم ,
سوره بقره ,
تفسیر ,
سوره مبارکه انعام ,
سوره مبارکه انعام ,
سوره انعام ,
وحدت ,
شهدای کربلا ,
شهید کشوری ,
ولایت فقیه ,
شهید اکبر خمسه ,
شهید سید محمد رضا خالقی ,
قزوین ,
شهید قاسم شاهدیعلیآبادی ,
شهید محمدحسین نخبهروستا ,
شهید جعفرعلی خرمی ,
شهید محمدعلی فتاحی اردکانی ,
شهید سیّدنصراله میرهاشمی ,
شهید نظرعلی رستمی ,
شهید محمدجعفر زمانی ,
شهید باقر میردارنژاد ,
شهید سیدمهدی میرحبیبی ,
شهید محسن میربراتی ,
شهید جعفر دارابی ,
شهید محمدابراهیم توانچه ,
شهید عبدالله دیان سورکی ,
شهید حسین بازدار ,
شهید قدرتالله صادقی رودانی ,
شهید عبدالرضا مریدی ,
شهید مدافع حرم شهید رسول خلیلی ,
شهید مدافع حرم شهید اصغر الیاسی ,
سیدعلی اصغر حسینی ,
شهید مدافع حرم ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : جمعه 21 دی 1403
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
السلام علیک یا فاطمه الزهرا یا صدیقه الشهیده (سلام الله علیها)
ویژه نامه ولادت امام محمد تقی (ع) - جوادالائمه
ویژه نامه ولادت امام محمد تقی (ع) - جوادالائمه
ویژه نامه ولادت امام محمد تقی (ع) - جوادالائمه
ویژه نامه ولادت امام محمد تقی (ع) - جوادالائمه
ویژه نامه میلاد حضرت علی اصغر علیه السلام
شیرخواره شش ماهه علی اصغر فرزند رباب، درخشان ترین چهره کربلا، بزرگترین سند مظلومیت و کوچکترین قربانی کربلا است. علی اصغر را باب الحوائج می دانند، اگرچه طفل کوچکی است، اما مقامش نزد خدا والاست
شهید مدافع حرم شهید محمد جواد رستمی (ابو محمد)
شهید مدافع حرم شهید سیدمحمدجواد حسن زاده لوشاب
برخی موارد مرتبط:
تصاویر/ شهید مدافع حرم محمد جواد قربانی
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنهای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
شهدای انقلاب اسلامی ,
ماه رجب المرجب ,
,
:: برچسبها:
ویژه نامه ولادت امام محمد تقی (ع) ,
ولادت امام محمد تقی (ع) ,
امام محمد تقی (ع) ,
امام جواد علیه السلام ,
جواد الائمه علیه السلام ,
ویژه نامه میلاد حضرت علی اصغر علیه السلام ,
ویژه نامه ,
میلاد حضرت علی اصغر علیه السلام ,
میلاد ,
حضرت علی اصغر علیه السلام ,
شهید مدافع حرم ,
شهید محمد جواد رستمی ,
ابو محمد ,
شهید سیدمحمدجواد حسن زاده لوشاب ,
شهید مدافع حرم محمد جواد قربانی ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : جمعه 14 دی 1403
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
السَّلامُ عَلیَکِ یا فاطِمَهَ الزَّهرا(سلام الله علیها)
انسان ۲۵۰ ساله | امام هادی علیهالسلام و جنگ روانی علیه خلیفه قدرتمند
انسان ۲۵۰ ساله / سیره سیاسی اهل بیت (علیهم السلام)/ انسان 250 ساله (کتاب) / مبارزه حاد سیاسی ائمه
حضرت امام هادی (علیه السلام) / عسکریین/سامرا / امام علیالنقی/امام هادی
شهید مدافع حرم شهید مهدی نوروزی
شهید مدافع حرم شهید محمد هادی ذوالفقاری
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
,
:: برچسبها:
امام هادی علیهالسلام ,
جنگ روانی ,
خلیفه ,
قدرتمند ,
انسان ۲۵۰ ساله / سیره سیاسی اهل بیت (علیهم السلام)/ انسان 250 ساله ,
مبارزه ,
سیاسی ,
ائمه ,
حضرت امام هادی (علیه السلام) ,
عسکریین ,
سامرا ,
امام علیالنقی ,
امام هادی ,
شهید محمد هادی ذوالفقاری ,
شهید مدافع حرم ,
شهید مهدی نوروزی ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : سه شنبه 20 آذر 1403
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهراء سلام الله علیها
لطفا جهت مشاهده مطلب برروی تصویر فوق کلیک نمایید
تفسیر قرآن کریم ... | رژیم غاصب در حال افول تدریجی است ... | شهید مدافع حرم سید احسان میر سیار: با تفکر عاشورایی زندگی کنید و در راه خود راسخ و استوار باشید. در انتظار فرج مولا و صاحبمان باشید و ...
استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه بقره ,
سوره مبارکه انعام ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
شهدای انقلاب اسلامی ,
,
:: برچسبها:
تفسیر صفحۀ ۴۲ قرآن کریم ,
سورۀ بقره ,
تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۱۴۶تا۱۴۷ ,
تفسیر سوره مبارکه انعام ,
تفسیر سوره انعام ,
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام ,
بنى اسرائيل ,
یهود ,
افول تدریجی رژیم غاصب ,
شهدای دفاع از حرم ,
شهید مدافع حرم ,
شهید سید احسان میر سیار ,
سوریه ,
حلب ,
قرآن ,
به کار بستن دستورات قرآن در زندگی ,
تدبر در آیات الهی ,
تلاوت ,
پیامبر بزرگوار اسلام ,
حضرت علی علیهالسلام ,
زهرای مرضیه سلامالله علیها ,
امام حسن علیه السلام ,
امام حسین علیه السلام ,
راه سعادت ,
فلاح و رستگاری ,
اطاعت از پیامبر و امامان علیهالسلام ,
ولایتفقیه ,
با تفکر عاشورایی زندگی کنید ,
تفکر عاشورایی ,
فرهنگ ,
شبیخون فرهنگی ,
قیامت ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 29
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 23 آبان 1403
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ
و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
منبع (ادامه ...)
تفسیر صفحۀ ۴۱ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۹ - تفسیر نور: «فَلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَ مَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلاَّ قَلِیلاً مِنْهُمْ فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ قالُوا لا طاقَةَ لَنَا الْیَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ» پس هنگامی که طالوت، سپاهیان را با خود بیرون برد، به آنها گفت: خداوند شما را به یک نهر آب آزمایش میکند، پس هر که از آن بنوشد از من نیست و هر کس از آن نخورد از من هست، مگر آنکه با دست، مشتی برگیرد (و بیاشامد). پس (همین که به نهر آب رسیدند،) جز اندکی همه از آن نوشیدند، سپس هنگامی که او و یاوران با ایمان او از آن نهر گذشتند، (و دشمن را دیدند) گفتند: امروز ما توانایی مقابله با جالوت و سپاهیان او را نداریم. امّا آنها که اعتقاد داشتند خدا را ملاقات خواهند کرد (و به روز قیامت ایمان داشتند) گفتند: چهبسا گروهی اندک که با اذن خدا بر گروهی بسیار پیروز شدند و خداوند با صابران (و استقامتکنندگان) است. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۹: کلمۀ «جنود» جمع «جند» به معنای لشکر است و حضور چندین لشکر بعد از اعراض گروههایی از مردم، نشانۀ کثرت جمعیّت آنان است. این آیه خبر از مردودی گروه زیادی از بنیاسرائیل میدهد که از صحنۀ آزمایش نوشیدن آب و تحمل تشنگی، سربلند بیرون نیامدند. امّا این گروه باقیمانده، آزمایش دیگری داشتند که آزمایش روحی و معنوی بود. وقتی آنان با سپاه انبوه جالوت مواجه شدند، گفتند: ما توانایی مقابله با این سپاه مسلّح را نداریم؛ ولی آنهایی که به روز قیامت ایمان داشتند، گفتند: پیروزی به دست خداست، ایبسا گروههای اندک که به اذن خداوند برسپاهیان بزرگ پیروز میشوند. پیروزی در یک مرحله از آزمایش، کافی نیست. افرادی در بعضی از مراحل موفق میشوند، ولی در مرحلهای دیگر شکست میخورند. در این داستان گروهی رهبر را به خاطر فقر نپذیرفتند؛ گروهی در آزمایش شکم، شکست خوردند و گروهی در برخورد با دشمن خود را باختند. طالوت در ابتدا جمعیّت را به خود نسبت نداد و نفرمود: «جُنُودِهِ»، بلکه فرمود: «بِالْجُنُودِ» گرچه لشکریان انبوه بودند و فرماندهی او را پذیرفتهاند، ولی هنوز میزان فرمانبری آنان را آزمایش نکرده است، ولی بعد ازآزمایش، به خود نسبت میدهد. «فَإِنَّهُ مِنِّی» امام باقر علیهالسّلام میفرماید: افرادی که تا آخر کار به طالوت وفادار ماندند، سیصد و سیزده نفر بودند. «تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۲۵۱» حساب دو گروه روشن است، هر کس ننوشد قطعاً خودی است و هر کس بنوشد قطعاً بیگانه است، ولی کسانی که با مشت نوشیدند، نه خودی هستند و نه بیگانه. باید آنان را نه مأیوس کرد و نه مشمول الطاف؛ لذا برای «مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ» نه کلمۀ «مِنِّی» به کار رفته و نه «فَلَیْسَ مِنِّی». کسانی که دستشان به اموال مردم یا اموال دولتی رسید، ولی با کرامت و زهد از کنارش گذشتند و حرص و طمع آنان را آلوده نکرد، حزب اللّهی هستند و کسانی که پشت خود را با ذخیرۀ اموال میبندند، مؤمن واقعی نیستند. «فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی وَ مَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی» پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۴۹: ۱. یکی از وظایف فرماندۀ نظامی آن است که نیروهای رزمی را از تماشاچیان جدا سازد. «فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ» ۲.یکی از راههای آزمایش، ممنوعیّتهای موسمی است. راحتطلبی و عدم تحمّل فشارها و سختیهای موسمی و موقّتی، با سلحشوری سازگاری ندارد. «إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ» ۳. قبل از برخورد و مقابله با دشمن، باید تمرین مقاومت کرد. «مُبْتَلِیکُمْ بِنَهَرٍ» ۴. مدیر باید نیروهای غیر مفید را طرد کند. «فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنِّی» ۵. تسلیم فرمانده بودن، رمز موفقیّت است. «مَنْ لَمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّی» ۶.حسابِ نیازِ ضروری، از حسابِ رفاه کامل جداست. «إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِیَدِهِ» ۷. کسانی که از میدان امتحان پیروز بیرون آیند، اندک هستند. «إِلَّا قَلِیلًا» ۸. انقلابی بودن مهم نیست؛ انقلابی ماندن مهم است. در این ماجرا شعاردهنده بسیار بود، ولی آنان که در آزمایشات موفّق شدند، اندک بودند. «إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ» ۹.ایمان به معاد و وعدههای الهی، توانایی ایستادگی در برابر سختیها و مشکلات را ایجاد میکند.«مُلاقُوا اللَّهِ» ۱۰. ایمان، درجاتی دارد. با اینکه گروهی همراه با طالوت بودند و به او ایمان داشتند و از نوشیدن آب هم گذشتند «آمَنُوا مَعَهُ» ولی هر مؤمنی رزمنده نیست، تنها مؤمنانی رزمنده هستند که به لقاءاللَّه ایمان داشته باشند. «یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ» ۱۱. فراوانی عِدّه و عُدّۀ دشمن در برابر ارادۀ خداوند چیزی نیست. «کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ» ۱۲. نیروهای کیفی بر نیروهای کمّی برتری دارند. «کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ» ۱۳. مؤمن مخلص، پیروزی را از خدا میداند. «بِإِذْنِ اللَّهِ» ۱۴. مسلمانان اگر صبور و پایدار باشند، نباید از تعداد زیاد دشمن هراس داشته باشند؛ زیرا خداوند با صابران است. «وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِینَ» تفسیر صفحۀ ۴۱ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۵۰ - تفسیر نور: «وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالُوا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ» و هنگامی که در برابر جالوت و سپاهیان او قرار گرفتند، گفتند: پروردگارا صبر و شکیبایی بر ما فرو ریز و قدمهای ما را ثابت و استوار بدار و ما را بر گروه کافران پیروز فرما. پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۰: ۱. همیشه و بهخصوص در جبههها، دعا همراه با حرکت لازم است؛ نه دعا به جای حرکت. «بَرَزُوا لِجالُوتَ» «رَبَّنا أَفْرِغْ» ۲. صبر و پیروزی، ملازم یکدیگرند. در اثر صبر، ظفر آید. «صَبْراً»«وَ انْصُرْنا» ۳. دعاهای خود را با «رَبَّنا» آغاز کنیم. «رَبَّنا أَفْرِغْ» ۴. در شداید، انسان به صبرِ بسیار محتاج است. «أَفْرِغْ» به معنای نزول فراوان است. کلمۀ «صَبْراً» نیز در قالب نکره آمده است که نشانۀ صبر بزرگ است. ۵. پشت سر گذاشتن امتحانات و موفقیّت در آنها شما را مغرور نکند؛ باز هم از خداوند استمداد نمایید. «ثَبِّتْ أَقْدامَنا» ۶. وظیفه انسان، حرکت و تلاش است؛ امّا پیروزی به دست خداست. «وَ انْصُرْنا» ۷. پیروزی در جنگ، زمانی با ارزش است که هدف رزمندگان برتری حق بر باطل باشد، نه برتری یکی بر دیگری. «وَ انْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِین» تفسیر صفحۀ ۴۱ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۱ - تفسیر نور: «فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ وَ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ وَ الْحِکْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمَّا یَشاءُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لکِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْعالَمِینَ» سپس آنها (طالوت و یاران او) به اذن خداوند، سپاه دشمن را درهم شکستند و داود (که جوانی کم سن و سال، ولی مؤمن، شجاع و از یاران طالوت بود،) جالوت را (که فرمانده سپاه دشمن بود) کشت، و خداوند حکومت و حکمت به او عطا نمود و از آنچه میخواست به او آموخت. و اگر خداوند (فساد) بعضی از مردم را به وسیلۀ بعضی دیگر دفع نکند، قطعاً زمین را فساد میگرفت. ولی خداوند نسبت به جهانیان لطف و احسان دارد. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۱: بر اساس روایات، داود علیهالسّلام بر اثر همین شجاعت و دلاوری به مقام نبوّت رسید و فرزندش سلیمان علیهالسّلام نیز از انبیای الهی گردید. در روایات میخوانیم که رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: خداوند به خاطر یک مسلمان صالح، بلا را از صدهزار خانه از همسایگان دور میکند. سپس آن حضرت این آیه را تلاوت نمودند: «وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ» «تفسیر درّ المنثور، ج ۱، ص ۷۶۴» عوامل پیروزی در چند چیز است: با توجّه به آیات گذشته معلوم میشود که عوامل پیروزی در چند چیز است: ۱. رهبر توانا و لایق «زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ»؛ ۲. پیروان مؤمن «قالَ الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ»؛ ۳. توکّل «کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ»؛ ۴. صبر و استقامت «رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا»؛ ۵. انگیزۀ الهی داشتن «وَ انْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ». پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۱: ۱. گرچه تلاش و جهاد از شما بود، امّا شکست دشمن به دست خداوند است. «فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ» ۲. دعاهای خالصانۀ رزمندگان و مجاهدان، مستجاب میشود. «وَ انْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ» «فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ» ۳. تا استعداد، لیاقت، ایثار و سابقۀ درخشانی نباشد، کسی مورد لطف خاصّ الهی قرار نمیگیرد. «وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ وَ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ وَ الْحِکْمَةَ» ۴. در جبهه و جهاد، لبۀ تیز حمله به سوی فرماندهی دشمن باشد. «قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ» ۵. نام کسانی را که در جنگ مردانگی از خود نشان دادهاند، زنده نگاه دارید. «قَتَلَ داوُدُ» ۶. نابودی رهبر کفر، با تار و مار شدن لشکر او برابر است. «فَهَزَمُوهُمْ» «قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ» ۷. اگر در برابر متجاوز و ظالم دفاع صورت نگیرد، فساد و تباهی زمین را فرا خواهد گرفت. «لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ» «لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ» ۸. جنگ با مفسدان، یک ضرورت است. اگر عنصر مضرّ حذف نشود، عناصر دیگر به تباهی کشیده میشوند. «لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ» «لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ» ۹. اراده و فضل الهی از راه عوامل طبیعی عملی میشود. «دَفْعُ اللَّهِ» «بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ» ۱۰. حکم جهاد و دفاع در برابر متجاوز، فضل الهی است. «اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْعالَمِینَ» تفسیر صفحۀ ۴۱ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۲ - تفسیر نور: «تِلْکَ آیاتُ اللَّهِ نَتْلُوها عَلَیْکَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ» اینها آیات خداوند است که بهحق بر تو میخوانیم و به راستی تو از فرستادگان الهی هستی. نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۵۲: این آیه، پایان جزء دوّم قرآن است و میفرماید: داستانها و حوادثی که در آیات گذشته از آنها سخن به میان آمد، مایۀ عبرت و درسآموزی است. داستان مرگ هزاران نفر در یک لحظه و زندهشدن مجدّد آنان با دعای پیامبر، اعطای منصب رهبری به جوان چوپانی گمنام، ولی لایق و دانا، پیروزی گروهی اندک بر گروه انبوه دشمن، شهامت و شجاعت یک نوجوان در جنگ و اعطای مقام نبوّت به او، همه و همه جلوههایی از آیات الهی و نشانههایی از صدق گفتار و رسالت پیامبر اسلام است. منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۳۹۵ - ۴۰۰.
دیدار معلمان با امام خامنه ای
حضرت آیتالله امام خامنهای با انتقاد از تصور برخی سیاسیون کشور مبنی بر ناگزیر بودن از آویزان شدن به این قدرت یا آن قدرت دنیا برای پیشرفت و توهم اینکه همه راههای پیشرفت از آمریکا میگذرد، فرمودند:
کسانی که چشمشان به خارج از مرزها است، قادر به دیدن و شناختن ظرفیتهای مهم درونی و طبعاً قادر به برنامهریزی برای استفاده از آنها نیستند.
ایشان با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی به توفیق الهی بدون تکیه به بیگانگان و با وجود موذیگری و چالشگری آنها مسیر پیشرفت را طی کرده است، فرمودند:
در آینده نیز بحول و قوه الهی ملت ایران اجازه نخواهد داد که سرنوشتش را دیگران بنویسند.
امام خامنه ای:
دولت سیزدهم از دولتهایی بود که از ظرفیتهای کشور به خوبی استفاده کرد و اگر این دولت ادامه مییافت احتمال زیاد میدادم بسیاری از مشکلات اقتصادی حل شود.
۹ /تیر/ ۱۴۰۳ امام خامنه ای در دیدار با دستاندرکاران کنگره بینالمللی شهدای مدافع حرم و جبهه مقاومت: مدافعان حرم، نجات دهنده ایران و منطقه
امام خامنه ای:
دانشجویان عزیز! اتّحادیّهی ریشهدار و خوشنام شما و استمرار فعّالیّتهای آن پدیدهای مژدهبخش است. این حضور جمعی میتواند ــ در اندازهی خود ــ در مسائل پیچیدهی کنونی جهان نقشآفرین باشد. اثرگذاری در مسائل بزرگ، بیش از هر عِدّه وعُدّهای، بر انگیزه و ایمان و اعتمادبهنفسِ فعّالان متّکی است؛ و این سرمایهی ارزشمند بحمداللّه در شما جوانانِ ایرانیِ مؤمن و انقلابی موجود و مشهود است ...
مسائل مهم و زخمهای تازه و کهنهی جهان را میشناسید. تازهترین آنها فاجعهی بینظیر غزّه است. برجستهترین آنها شکست اخلاقی و سیاسی و اجتماعی غرب و سیاستمداران غربی و تمدّن غربی است. عبرتآمیزترین آنها ناتوانیِ لیبرالدموکراسیِ مدّعیانِ آن در استقرار آزادی بیان و غفلت مرگبار آنان از موضوع عدالت اقتصادی و اجتماعی است. بارقهی کمسو ولی امیدبخشِ اعتراضاتِ مردمی و بخصوص دانشجویی در آمریکا و اروپا نیز از مسائل مهمّ کنونی است. منطقهی غرب آسیا و کشور عزیز ما نیز با مسائل کوچک و بزرگ متعدّد روبهرویند. همهی اینها زمینههای اندیشه و کار و ابتکار برای مجموعهی مبارکی همچون اتّحادیّهی شما است ...
پیام رهبر معظم انقلاب به نشست اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا ۱۶ /تیر/ ۱۴۰۳
صراحت انقلابی
حضرت آیتالله امام خامنهای در دیدار پایانی هیئت دولت سیزدهم: «یک نقطهی برجستهی دیگری که در ایشان وجود داشت صراحت در اعلام مواضع انقلابی و دینی بود. دوپهلو حرف زدن و ملاحظهی این را کردن که اگر ما مواضع انقلابیمان را صریح بیان کنیم، فلان آدم، فلان دسته، فلان شخصیّت ممکن است ناراحت بشوند، این ملاحظات را ایشان نداشت؛ یعنی مواضع انقلابی خودش را، همان که به آن معتقد و پابند بود، ایشان صریح بیان میکرد. در اوّلین مصاحبهای که ایشان کرد، از او راجع به ارتباط با فلان کشور پرسیدند که شما ارتباط برقرار میکنید، ایشان گفت خیر! صریح؛ یعنی بی هیچ ملاحظه و حاشیه و لابهلا [چیزی گفتن]؛ نخیر، ایشان صریح بود. در همهی موارد، آنجور که ما دیده بودیم، ایشان همینجور بود.» ۱۴۰۳/۰۳/۱۴
آرام نگیرید حضرت آیتالله امام خامنهای: «یکی از مصادیق [فعالیت حوزه دیپلماسی برای مجلس]، همین مسئلهی غزّه است؛ آرام نگیرید، ساکت نمانید... یک دستگاه باعظمت نظامی و سیاسی و اقتصادی مثل آمریکا، پشت سر رژیم غاصب صهیونیست دارند با یک گروه مقاومت میجنگند، نتوانستند اینها را به زانو دربیاورند؛ چون حماس و مقاومت را نمیتوانند به زانو دربیاورند، دقّ دلیشان را روی مردم خالی میکنند.» ۱۴۰۳/۴/۳۱
شهدای والامقام واقعه کربلا
یا لَیتَنِی كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً
واضح تركى غلام حارث مذحجى سلمانى واضح غلام تركى، دلير و قارى قرآن و غلام حارث سلمانى بود. با جنادة بن حارث به سوى حضرت امام حسین (علیه السّلام) آمد. صاحب كتاب «الحدائق الورديه» نیز به این مطلب اشاره نموده است. در مقاتل آمده است: واضح تركى در ساعات آخر عمرش استغاثه كرد و حضرت امام حسین (علیه السّلام) با شتاب فراوان، خود را به او رساند و او را به بغل گرفت در حالی كه زندگى را بدرود مى گفت و گفت: من كجا و فرزند رسول خدا كجا؟ كه چهره اش را بر چهره من بگذارد و در اين لحظه جان به جان آفرین تسلیم کرد. خداوند از او خوشنود باشد.
شهید سیدحسن نصرالله: ما در حال جنگ در نبردی بزرگ هستیم و آمریکا و اسرائیل میخواهند خیمهگاه ما را محاصره کنند. امروز فرمانده خیمهگاه ما امام خامنهای و مرکز آن جمهوری اسلامی ایران است و آمریکا میخواهد آن را محاصره کند ... به ... نتانیاهو میگوییم که ما قومی هستیم که نه محاصره، نه تحریم، نه فقر و نه گرسنگی به اراده ما خللی وارد نمیکند. در برابر آمریکا و اسرائیل به امام خامنهای، میگوییم که ای فرزند حسین (ع)، ما تو را تنها نمیگذاریم ...
شهید حاج قاسم سلیمانی: خداوندا! تو را سپاس که مرا صلب به صلب، قرن به قرن، از صلبی به صلبی منتقل کردی و در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی که امکان درک یکی از برجستهترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت خمینی کبیر را درک کنم و سرباز رکاب او شوم. اگر توفیق صحابه رسول اعظمت محمد مصطفی را نداشتم و اگر بیبهره بودم از دوره مظلومیت علیبن ابیطالب و فرزندان معصوم و مظلومش، مرا در همان راهی قرار دادی که آنها در همان مسیر، جان خود را که جان جهان و خلقت بود، تقدیم کردند.
شهید صیاد شیرازی: صحبتی را که ولایت مطرح میکند به محض ایراد سخن، بر ما واجب می شود.
وصیت نامه شهید محمدحسن برزگرگنجی شهادت : ۱۳۶۱/۰۴/۲۸ | خرمشهر به نام خدای شهیدان که چنین نعمت بزرگی، یعنی شهادت را به ما عطا نمود و بر این امت منت گذارد و این نعمت بزرگ، رهبری آگاه، خردمند و شکست ناپذیر را به ملت شهیدپرور داد. من به نوبه ی خود از این ملت تقاضا دارم که قدر این رهبر و امام بزرگ را دانسته و هیچ گاه دست از آن بر ندارند؛ چون او از رگ گردن به ما نزدیکتر است و مانند جان ماست؛ یعنی امانتی است که تا جان در بدن داریم، باید از او پشتیبانی کنیم. ملت شهیدپرور ایران! با رهبری امام و به یاری خدا و به پشتیبانی حضرت ولی عصر، امام زمان (عج) سعی بر این داشته باشید که انقلاب اسلامی را تا جایی که می توانید صادر کنید، تا تمام مستضعفان جهان را از زیر یوغ بندگی و اسارت در آورده و استعمارگران و استثمارگران غرب و شرق را نابود کنید؛ چون انقلاب اسلامی خط و مرز ندارد و تا وقتی که یک مظلوم در روی زمین است، سعی بر این داشته باشید که او را آزاد سازید؛ یعنی ظلم را سرکوب و مظلوم را آزاد بسازید. این است اسلامی که حضرت محمد (ص) از طرف خدا برای امت روی زمین هدیه آورده است. این اسلام است که مخالف هر چه ظلم و استثمار و استعمار است. اسلام انسان را آزاد و متکی به الله می داند. امیدوارم خون من و امثال من راهگشایی باشد برای آزادی مظلومان جهان و نابودی ابرقدرت های شرق و غرب و آزادی سرزمین های قدس و سرزمین های زیر سلطه ی دیگر ...
شهید «قربانعلی مرادینسب» شهادت: نوزدهم مهرماه ۱۳۶۶ در دزفول فرازهایی از وصیتنامه: هرگز نگذارید دشمنان خدا بین شما تفرقه بیندازند و شما را از روحانیت متعهد جدا سازند که اگر چنین کردند، روز بدبختی مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست. اگر به فیض شهادت رسیدم، آن که پیرو خط سرخ امام خمینی نیست و به ولایت او ایمان ندارد، بر من گریه نکند و بر جنازهام حاضر نشود! من الان افتخار دارم که به عنوان سرباز امام زمان شناخته شدهام. هیچگاه از راه حق برنگشته و نمیگردم!
https://navideshahed.com/fa/tags/1530
شهید «مقصود باغبانی»
شهادت: بیستوششم دیماه ۱۳۶۵، در شلمچه
فرازهایی از وصیتنامه:
شکر فراوان خداوند یگانه را که ما را از نعمت رهبری امام عصر حضرت روحا... بهرهمند ساخت و مرا توفیق شرکت در جهاد فی سبیل ا... عنایت فرمود. دشمنان اسلام باید بدانند که ملت ما درس مقاومت و ایثار را از سرور آزادگان حضرت اباعبدا... الحسین گرفتهاند و هیچوقت تن به ذلت نداده و نخواهند داد. ای برادران و خواهران، ای امت حزبا... امروز امتحان الهی فرا رسیده، حسینیان و یزیدیان در مقابل هم صف آرائی کردهاند و کشور ما ایران تکرار صحنه کربلاست، در یک طرف امتی مظلوم و ستمدیده که جز خدا هیچ پناهی نداشته و با ایمان به قدرت بیانتهای او ایستادگی میکنند و در سوی دیگر دشمنان قسم خورده اسلام که هر روز و هر لحظه مشغول توطئه علیه این نظام الهی هستند و جنگ تحمیلی بزرگترین توطئه دشمنان قرآن میباشدکه با یاری خدا و رهبری امام و با همت ملت همیشه در صحنه ایران، دشمن به ذلت و خواری کشانده خواهد شد هرچند در این میان عدهای از خدا بی خبر در داخل کشور مشغول حادثه آفرینی و توطئه چینی هستند. ای عزیزان هوشیار باشید که امروز اسلام به تک تک ما نیاز دارد. باید هرکس در حد و توان خود اسلام را یاری دهد. مبادا لحظهای از یاری امام دست بردارید که او رهبری دانا دلسوز و عادل و نائب امام زمان (عج) است ...
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
https://raisi.ir/
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
قرآن کریم ,
تفسیر سوره مبارکه بقره ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
شهدای انقلاب اسلامی ,
,
:: برچسبها:
تفسیر صفحۀ ۴۱ قرآن کریم ,
تفسیر قرآن کریم ,
قرآن کریم ,
سورۀ بقره ,
تفسیر نور ,
پیشرفت ,
مرگ بر آمریکا ,
بحول و قوه الهی ,
ملت ایران ,
سرنوشت ,
دولت سیزدهم ,
شهدای مدافع حرم ,
جبهه مقاومت ,
مدافعان حرم ,
نجات ,
ایران ,
منطقه ,
دانشجویان ,
رهبر معظم انقلاب ,
پیام رهبر معظم انقلاب ,
انجمنهای اسلامی دانشجویان ,
اتحادیه ,
دانشجو ,
اروپا ,
صراحت انقلابی ,
مسئلهی غزّه ,
نظامی ,
سیاسی ,
اقتصادی ,
رژیم غاصب صهیونیست ,
گروه مقاومت ,
جنگ ,
مقاومت ,
حماس ,
شهدای والامقام واقعه کربلا ,
شهدای کربلا ,
واضح تركى ,
حضرت امام حسین (علیه السّلام) ,
امام حسین علیه السلام ,
فرزند رسول خدا ,
شهید سیدحسن نصرالله ,
آمریکا و اسرائیل ,
جمهوری اسلامی ایران ,
فرمانده ,
محاصره ,
فقر ,
گرسنگی ,
فرزند حسین (ع) ,
تنها ,
شهید حاج قاسم سلیمانی ,
شهید صیاد شیرازی ,
ولایت ,
واجب ,
شهید محمدحسن برزگرگنجی ,
شهید قربانعلی مرادینسب ,
افتخار ,
شهید مقصود باغبانی ,
دشمنان اسلام ,
درس مقاومت و ایثار ,
حضرت اباعبدا ,
,
,
الحسین ,
سرور آزادگان ,
برادران و خواهران ,
امتحان الهی ,
حسینیان ,
یزیدیان ,
ایران ,
کربلا ,
ایستادگی ,
توطئه ,
دشمنان قسم خورده اسلام ,
نظام الهی ,
جنگ تحمیلی ,
بزرگترین توطئه دشمنان ,
بزرگترین ,
توطئه دشمنان ,
ملت همیشه در صحنه ایران ,
توطئه چینی ,
عدهای از خدا بی خبر ,
هوشیار باشید ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : یک شنبه 13 آبان 1403
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة یا زهراء سلام الله علیها ****************
ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو:
«جلباب ها [روسری های بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای این که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است؛ (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.
سوره مبارکه احزاب، آیه 59.
********************
دعای امام زمان(عج) در حق بانوان منتظر:
وَ عَلَى النِّسَاءِ بِالْحَیَاءِ وَ الْعِفَّه؛ بر زنان شرم و عفت عنایت کن ...
نایب امام زمان (عج)، امام خامنه ای (حفظه ا...):
متوجه برنامه دشمن برای حجاب باشید ... کشف حجاب، حرام شرعی و حرام سیاسی است ...
********************
بخشی از وصیت نامه شهید مدافع حرم شهید محسن حججی:
از همه ی زنان امت رسول الله می خواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنید همیشه الگوی خود را حضرت زهرا و زنان اهل بیت قرار دهید؛ همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید: آن زمانی که حضرت رقیه سلام الله خطاب به پدرش فرمودند: غصه ی حجاب من را نخوری بابا جان چادرم سوخته اما به سرم هست هنوز...
****************************************
* هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد * استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
حجاب ,
قرآن کریم ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
شهدای انقلاب اسلامی ,
اربعین حسینی علیه السلام ,
,
:: برچسبها:
پیامبر ,
همسران ,
دختران ,
زنان مؤمنان ,
جلباب ,
روسری ,
خطا و کوتاهی ,
توبه ,
خداوند همواره آمرزنده رحیم است ,
خداوند ,
آمرزنده ,
رحیم ,
سوره مبارکه احزاب ,
دعای امام زمان (عج) ,
بانوان منتظر ,
نایب امام زمان (عج) ,
امام خامنه ای (حفظه ا ,
,
,
) ,
برنامه دشمن ,
حجاب ,
حرام شرعی ,
حرام سیاسی ,
شرعی ,
سیاسی ,
شهید مدافع حرم ,
شهید محسن حججی ,
زنان امت رسول الله ,
حضرت زهرا سلام الله علیها ,
زنان اهل بیت ,
حضرت رقیه سلام الله ,
چادر ,
یا زهرا سلام الله علیها ,
ظهور ,
امام خامنه ای ,
|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
|
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : چهار شنبه 9 آبان 1403
|
In the Name of Allah
In the Name of Allah, the Merciful, the Most Merciful
We have written in the Psalms, after the Remembrance: 'The righteous among My worshipers shall inherit the earth
Sura 21: AL-ANBIYA (THE PROPHETS) - Juz' 17 - Translation Qarib
Quran
**************
Note: All content is free to use
Who is Hussain (pbuh)
Imam Hussain's (pbuh) Mubahala: Sacrificing his dearest ones to rise up on the path of God Aug 30, 2020
The following are excerpts from a Dars-Kharij-Fiqh Lecture, delivered on the eve of Muharram on March 12, 2002, which are published for the first time.
The woman who led to the survival of the biggest oppression-countering movement in history
Jan 7, 2015
Oppressors and tyrants wanted to eliminate the event of the Husseini Ashura... but Zaynab al-Kubra (God's greetings be upon her) did not allow this to happen. Our lady - Zaynab al-Kubra - made two moves in order to do this: one was made during her capture and her transfer to Kufa and Shaam where she made illuminating and enlightening speeches. The other move was making a pilgrimage to Karbala in Arbaeen. This was either the first or second Arbaeen. This move means that we should not allow the malevolent motives which intend to erase dear, influential and important eras from memories to be successful. Of course, they will not be successful. As long as nations are alive, as long as truthful tongues speak and as long as religious hearts are motivated, they will not be able to erase these eras and events, as they have not been successful until today
Imam Hussein; a role model for people of all ages
Jun 12, 2013 It is a glorious panorama in history which has been presented to the entire humanity. Imam Hussein (a.s.) prepared himself for such a day. Of course, the entire 50-plus-year life of Hussein ibn Ali (a.s.) is a lesson. His childhood is a lesson, his youth is a lesson, his behavior during his imamate is a lesson and his behavior after the martyrdom of Imam Hassan (a.s.) is a lesson. It was not the case that Imam Hussein's (a.s.) responsibility was confined to the last day. However, the event of Karbala enjoys such greatness and brightness that like a sun, it overshadows all the other lights.
Why are the martyrs of Karbala the masters of the martyrs throughout history?
Jun 12, 2013 Many people were martyred in the way of God and alongside the Holy Prophet (swa), the Commander of the Faithful (as) and divine prophets But none of these events is comparable to the event of Karbala. There is a difference between a person who enters the arena with the praise and encouragement of friends and companions and with a hope of victory and who is martyred in such conditions... and a person who enters the arena in a dark and gloomy world while not only do all the great personalities of the world of Islam refuse to accompany him, but they also blame him for engaging in battle. The latter enters the arena while there is no hope of assistance from anyone... He enters the arena with a few sincere friends and with his family - including his wife, his sister, his nieces and nephews, his six-month-old son and a few young members of his family - while his friends and supporters in Kufa refuse to accompany him. This is a strange event.
Imam Hussein (as) and his followers endured agonizing pain and suffering during Ashura
Nov 21, 2012 The pain and suffering which Imam Hussein (a.s.) and his followers endured on the day of Ashura were too agonizing and the harm which was inflicted was very serious. The life of Hussein ibn Ali (a.s.) is more valuable than everything in the world. The pure and sacred lives of those followers of Imam Hussein (a.s.), the lives of those youth and those members of Imam Hussein's (a.s.) household are not comparable to the life of other people. Their bodies were covered in blood and dirt. They made sacrifices and they laid down their lives. The households of the Holy Prophet (s.w.a.) and Imam Ali (a.s.) were imprisoned. Those events are very tragic and very difficult to tolerate. But what was achieved on the day of Ashura was so great and glorious that it made it easy for Imam Hussein (a.s.), his followers and his household to endure the sufferings. This has been narrated by prominent figures.
Imam Hussein's sacrifice prevented the deviation of Islam and the Prophet's path Nov 21, 2012 The Islamic Ummah should never forget the event of Ashura which is a lesson and a source of guidance for us. Definitely, Islam is alive because of the event of Ashura and the efforts of Hussein ibn Ali (a.s.). "And I am from Hussein." This narration means that Hussein (a.s.) continued the path of the Holy Prophet (s.w.a.) and he continued to promote Islam after him. If it had not been for the event of Ashura and if these great sacrifices had not been made in the history of Islam, this valuable experience and this practical lesson would not have been bestowed on the Islamic Ummah and Islam would have definitely deviated from its path - as many religions before Islam did - and nothing would have remained from it. The greatness of Ashura is because of this.
Had it not been for Ashura, Islam would have gone astray like other religions Nov 21, 2012 Had it not been for Ashura, had this great sacrifice not been made in the history of Islam, had this lesson not been taught and this experience not offered, Islam would have certainly suffered from deviation like the religions before Islam had suffered from, and nothing would have remained of the truth of Islam and its luminosity.
Imam Hussein rose up to proclaim the word of truth and save the people Nov 27, 2011 The story didn't just end in the afternoon of Ashura; in fact, since the afternoon of Ashura, a movement started in history, which is still growing and expanding. It will be the same in the future, too. Imam Hussein (a.s.) did all in his power to proclaim the word of truth and to save the people. These are some of the traits that a person in general can see and show in the Ashura event.
Enemy's inferiority to Lady Zeinab's powerful personality during captivity Apr 21, 2010 The greatness of Zeinab al-Kubra's (s.a.) movement is reflected in what is left of her sermons. Her unforgettable sermon in Kufa's marketplace was not just an ordinary speech. It was not just the personal opinion of an important figure. Her sermon was a great and beautifully-worded analysis of the Islamic community's situation at that time. The sermon included the most profound Islamic concepts. See how strong her character was. Her brother - her Imam and leader - had been martyred in a desert just two days before. Her dear ones, her children, and many other people had been martyred. She and tens of other women and children were taken captive on the same day. They were paraded in different places. Some of the people who were watching them were cheerful and some were shedding tears. Zeinab (s.a.) suddenly started her great mission in that critical situation.
The lady who made the blood conquer the sword Apr 21, 2010 Zeinab al-Kubra (s.a.) is a prominent role model in history and shows the significance of a woman's presence in one of the most important events in human history. Blood gained a victory over the sword on the day of Ashura, and Zeinab al-Kubra (s.a.) was the cause of that victory. This was because the forces of righteousness were apparently defeated in a military fight in Karbala, but Zeinab al-Kubra's (s.a.) behavior was the factor that turned this apparent defeat into a permanent and decisive victory. That victory was due to the role she played after the day of Ashura... But Zeinab al-Kubra (s.a.) is a recent example and does not belong to ancient times. The story of her life is a tangible event. She played a brilliant role, making the enemies - who had apparently won the battle and slain all their opponents - feel humiliated in their own base. She branded them with permanent disgrace and turned their victory into a defeat.
Today the name of Hussain ibn Ali (as) shines like the sun Feb 17, 2010 On the day of Karbala, Hussain ibn Ali (a.s.) and his companions were martyred in an abandoned desert where there was not any friend and where there were many enemies. On that day, his family members were taken captive and that was over. Today, this event - which should normally have been destroyed and consigned to oblivion after 10, 15 days - is still prominent, even after the passage of many centuries. The name of Hussain ibn Ali (a.s.) is shining like the sun and it is enlightening hearts and offering guidance not only among millions of Shias and other Muslims in different Islamic countries but also among non-Muslims.
"I saw nothing but beauty": Zeinab al-Kubra (sa) Feb 8, 2010 On the day of Ashura Zeinab al-Kubra watched many of her dear ones go to the battlefield to get martyred. She watched Hussein ibn Ali (a.s.), Abbas, Ali Akbar, Qasem, her children, and other dear ones go to the battlefield. After they were martyred, she went through all those pains: The invasion of the enemy, disrespect, and the responsibility to take care of the surviving children and women. Is it possible to compare the enormity of this tragedy with physical pain? But when she was faced with these difficulties, Zeinab al-Kubra did not tell God to save her. She did not say, "O my Lord, save me." ...While the shredded body of her brother lay in front of her eyes, tells God, "O God, accept this sacrifice from us." When she was asked to describe what she had seen, she replied, "I did not see anything but beauty." All those tragedies were beautiful to Zeinab al-Kubra because they were from and for God - because they were supposed to promote the word of God.
Zeinab (s.a.) entered the heart of threats for the sake of Allah the Exalted Feb 8, 2010 What Zeinab (s.a.) did was divine. That is to say, she went into the heart of threats and hardships for the sake of Allah the Exalted. It behooves us to know and to understand our glorious [religious] history which has been a source of intellectual blessings so far and which will hopefully benefit us until the end of time. Zeinab (s.a.) played an unparalleled role on the way to Karbala with Imam Hussein (a.s.), on the day of Ashura with all those hardships, and after Imam Hussein (a.s.) had been martyred. It is impossible to find a similar figure in history. Later on, numerous events took place - during her captivity, in Kufa, and in Sham. Because of these great selfless efforts, Zeinab al-Kubra (s.a.) gained a prominent position before Allah the Exalted, and this is something that we cannot describe.
Imam Hussein (a.s.) gave life and meaning to the day of Ashura Jan 9, 2010 All days of the year are essentially the same. It is human beings, their determination, and selfless efforts that make certain days prominent and turn them into a flag to guide other people. Ashura - the 10th of Muharram - is not in itself different from other days. It was Imam Hussein (a.s.) who gave life and meaning to that day and raised its position. It was the selfless efforts of Hussein ibn Ali's (a.s.) companions that made Ashura so important.
Why is it important to hold mourning ceremonies for the martyrdom of Imam Hussein (a.s.)? Dec 27, 2009 Some people may question the value of the ceremonies for mourning Imam Hussein's (a.s.) martyrdom. They may say, "If you want to speak about Imam Hussein's (a.s.) movement, just go ahead and speak about his movement. Why all the crying?" This is a wrong assumption. It will be extremely hard to move ahead on this path in the absence of this emotional connection to the infallible Imams... This sense of friendship is of paramount importance, and it can be achieved through this emotional connection to the infallible Imams (a.s.). Narrating the tragedies that happened to them is an attempt to establish this emotional connection. Similarly, praising their virtues [through the mourning ceremonies] is another way to form this emotional bond.Therefore, it is necessary to hold the mourning ceremonies and narrate the events of Ashura.
Mourning Ceremonies for Imam Hussein's (as) martyrdom are great opportunities to promote Islam Dec 13, 2009 Religious publicity in the month of Muharram is a case in point. The religious ceremonies for mourning Imam Hussein's (a.s.) martyrdom provide us with the best opportunity to promote Islam. We should utilize this opportunity in order to help distinguish right from wrong and create a beacon of guidance for the people. In the modern world, creating fitnas is the main technique that is used by the enemies of the truth. In such a situation, the proponents of the truth should provide the people with as much insight and clear guidance as they can so that they do not get confused. Why did Lady Zeinab (sa) insist they go to Karbala upon returning from Shaam?
Feb 16, 2009 The late Sayyid Ibn Tawus and other luminaries have maintained that when the captives - namely, Zeinab (s.a.) and the others - entered the desert of Karbala on Arba'een, Jabir Ibn Abdullah Ansari and Atiyyah Oofi were not the only people there. Some people from the Bani Hashem tribe and some of the companions of Imam Hussein (a.s.) had gathered at his shrine to welcome Zeinab (s.a.). Maybe that was why Zeinab insisted that they go to Karbala on their return from Shaam: She wanted this small but important gathering to be formed there. Some scholars have argued that they could not have made it to Karbala by Arba'een. The late Ayatollah Ghazi has explained in detail in one of his works how it was possible for them to arrive in Karbala by Arba'een.
In order to shed light on the Truth, Imam Hussein (a.s.) took with him to the battlefields his loved ones Dec 13, 2009 Imam Hussein (a.s.) brought his dear ones to the desert of Karbala in order to clarify the truth. He knew what was going to happen, yet he brought Zeinab, his wives, his children, and his brothers with him. Like the day of Mubahila, it was again a matter of clarifying the truth and promoting Islam in the real sense of the word. That shows the importance of promoting Islam. "If someone comes across a ruthless sultan who mixes up halal with haraam and breaks his promise to God, they deserve living with the sultan in the hereafter." That is to say, when someone sees such a person, they should clarify the truth through their words and actions just as Imam Hussein (a.s.) did - and he paid the price for it. Imam Hussein brought his dear ones and his wives and children to Karbala in order to clarify the truth.
The first revolt took place during Arba'een Feb 16, 2009 Arba'een, which took place after the Battle of Karbala, was only a start. That event marked the beginning. After the great tragedy in Karbala and the sacrifice that Imam Hussein (a.s.), his companions, and his family members made, those who were taken captive had to propagate the message of Karbala. The sermons and disclosures of Zeinab (s.a.) and Imam Sajjad (a.s.) had to act like a powerful medium and propagate the thought, goals, and positions of the martyrs of Karbala. That was what happened later on... Many people - who had listened to Zeinab (s.a.) or Imam Sajjad in Kufa and Shaam -found out a lot of things when they saw the conditions of the captives of Karbala. But they did not have enough courage or capabilities to stand up to the oppressive and arrogant government of the time and show what they had found out. Believers suppressed their feelings. Arba'een provided the first outlet for the suppressed truth and feelings. The first revolt took place on Arba'een.
If there was no Battle of Karbala, we would be oblivious to Islam's principals today May 2, 2008 If this battle had not taken place in Karbala, we would not be aware of the principles of Islam to the extent we are today, and there was probably just a nominal trace of Islam. Not only were this great event and the holy blood of the martyrs not undermined, but they also gained more prominence in history. This is an outstanding example
Why does Ashura, in contrast to other events in history, gains more vitality over time? May 2, 2008 Some events are forgotten over time, like a weak wave created by throwing a pebble in a pool of water-- there is a wave, but as the time passes, it becomes weaker every moment and fades away in a short time. But, there are events the other way around; they do not fade away over time; rather, time makes them more prominent. One example is the event of Ashura.
Sayeda Zeinab, Sukayna (ra), and the innocent girls and women recognized the magnitude of Ashura May 2, 2008 Everyone was wondering what had happened on the day of Ashura. The greatness of the event, the greatness of the jihad done by the Prophet's (s.w.a.) loved one and his companions was not known to anyone. Neither was the magnitude of the catastrophe in which the Holy Prophet's (s.w.a.) sons and loved ones were martyred. The majority of those who were present in that battle did not recognize the importance of this issue. And those who were fighting for the enemies were so ignorant and unaware that they did not realize what had happened. Those enchanted by arrogance, lust, and animal urges cannot understand what is happening in the human world. Of course, Sayeda Zeinab (s.a.), Sukayna (s.a.), and those innocent girls and women did recognize the magnitude of the event. This is what happened on the day of Ashura.
Imam Hussain (a.s.) can be a role model for the world’s freedom seekers and justice seekers Apr 14, 2000 Those who are not familiar with Islam but understand the concepts of freedom, justice, dignity, elevation and lofty human values, consider Imam Hussein (a.s.) as their Imam [leader] in seeking freedom, in seeking justice, in the fight against viciousness, and against ignorance and human degradation.
Imam Hussein's uprising was for the sake of God and a lesson of love and compassion May 8, 1998 It is the lessons of Ashura which always live on as eternal, and permanent debates, not confined to a specific time. The lesson we learn from Ashura is the lesson of sacrifice and religiosity, the lesson of courage, justice and the lesson of rising up for God’s cause, and the lesson of love and compassion.
The west is in search of a lost treasure whose ultimate value is hidden in Ashura May 24, 1995 One of our own Iranian thinkers had said—I heard that the person passed away— that "today the West is looking for figures like Sheikh Ansari and Mulla Sadra." Their life, spirituality and values attract western figures and western thinkers today. The source of all these treasures of truths and values is Islamic knowledge, and at the peak of this treasure of knowledge, is the knowledge of Ashura.
The Impact of Imam Hussein's Uprising on Justice and Freedom Movements Jan 26, 1993 Hussein Ibn Ali (a.s.) awakened the conscience of the people. So you see, after the martyrdom of Imam Hussein (a.s.), Islamic uprisings were launched one after another. Of course, they were suppressed, but it is not important if a movement is suppressed by the enemy. It is surely bitter, but more bitter than that, is when a society does not respond to the enemy. This is a great danger. With his uprising, Imam Hussein Ibn Ali (a.s.) inspired individuals in all eras of the rule of tyrannies, to fight against oppressive and corrupt establishments with a willpower stronger than those of the time of Imam Hassan al-Mujtaba (a.s.)—even though they lived farther from the early years of Islam. And they were all suppressed. From the case of the uprising of the people of Medina, known as "Harreh", to the subsequent cases of Tawabin and Mokhtar uprisings, to the time of Umayyad and Bani Abbas, there were repeatedly uprisings within the nations. Who inspired these uprisings?If Imam Hussein (a.s.) had not risen up, would the spirit of laziness and irresponsibility change into the spirit of oppression-countering and responsibility? Why do we say the spirit of responsibility had died? Because Imam Hussein went to Mecca from Medina, the center of the nobles of Islam. The son of Abbas, the son of Zubair, the son of Omar, the son of early caliphs of Islam, all gathered in Medina, and no one of them was willing to help Imam Hussein (a.s.) in that bloody and historic uprising. So, before the launching of Imam Hussein's uprising, even the elites were not ready to take a step. But after the uprising of Imam Hussein (a.s.), this spirit was aroused. This is a great lesson to be learned from the event of Ashura, along with other lessons.
The events of Ashura lived on thanks to Imam Sajjad and Lady Zaynab’s endeavors, explanations and revelation of reality Sep 20, 1989 If Zainab Kubra (a.s.) and Imam Sajjad (a.s.) had not fought, or revealed and interpreted the truth of Ashura's philosophy, or the purpose of Hussein ibn Ali (a.s.) and the enemy's oppression during the days of captivity--in the evening of Ashura in Karbala, in the following days en-route to Sham and Kufa, and in the city of Sham, then on the pilgrimage of Karbala, and while moving to Medina and during the many years that these great figures lived--the event of Ashura wouldn’t have survived and remained as vivacious till this day.
Imam Hussain’s uprising against corrupt regimes, destructive to mankind Aug 2, 1989 That noble man [Imam Hussein] rose up to eliminate from societies corrupt regimes that are destructive to mankind, religion and righteousness and to establish an Islamic, divine and humane and upright system in society. The main reason Imam Hussain (as) brought Ali Asghar to the enemy’s army Sep 12, 1986 I assume the main reason Imam Hussain (as) brought Ali Asghar to the enemy’s army, to ask for water in order to nourish the infant—while there was very little hope that these lupine enemies would have sympathy and give the baby water-- was that Imam Hussain (as) had no other option and there was nothing he could do to help. When the Imam (as) moved about the tents, he noticed the air was filled with anguish and much commotion, this small infant’s thirst, hunger and distress had moved everyone. Hussain Ibn Ali (as) had to take the baby in his arms—although there was very little chance the enemy would give the baby a cup of water to sooth his thirst.
What was Hazrat Zeinab's reaction upon seeing her brother's bloodied body? Sep 27, 1985 Hazrat Zeinab was heading the women towards the sight of his martyrdom. When she arrived, she spotted the body of her beloved brother on the blistering grounds of Karbala. Instead of revealing some sort of reaction, or grievance, she went to the corpse of her beloved Hussain (as), and called on her grandfather (pbuh). She said, “O’ the Messenger of God, peace be upon you! Take a look at your Hussain who is covered in blood, with his body hacked up.” O’ my dear grandfather! O’ Great Prophet, look towards the hot desert of Karbala. This is your Hussain who is now covered in blood and dust. Then, as it has been narrated, Zeinab (as) reached her hands beneath the body of Hussain Ibn Ali (as) and called out, “O’ God! Please accept this sacrifice from the progeny of Muhammad (saw)!”
Source:
https://english.khamenei.ir/Opinions/AshuraUprising
Links:
Who is Imam Hussain? Why did he launch an uprising?
Imam Hussain’s Revolution for Humanity
https://www.leader.ir/en
https://www.khamenei.ir/
https://english.khamenei.ir/
https://t.me/fazylatha
Note: All content is free to use
:: موضوعات مرتبط:
ولایت فقیه ,
شهید ,
دفاع مقدس ,
شهداء مدافع حرم ,
مسئله مهدویت ,
ظهور ,
نماز ,
حوزههای علمیه ,
حجاب ,
قرآن کریم ,
انتخابات ,
احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) ,
شهدای کربلا ,
محرم | عاشورا ,
شهدای انقلاب اسلامی ,
ماه صفر ,
اربعین حسینی علیه السلام ,
,
:: برچسبها:
Ali Asghar ,
Allah ,
Arba'een ,
Arbaeen ,
Ashura ,
Battle ,
Battle of Karbala ,
Enemy ,
Hazrat Zeinab ,
Hussain ,
Hussain ibn Ali ,
Hussain ibn Ali (as) ,
Imam ,
Imam Hussain's (pbuh) ,
Imam Sajjad ,
Imam Sajjad and Lady Zaynab ,
Islam ,
Karbala ,
Lady Zeinab ,
Prophet ,
Sayeda Zeinab ,
The events of Ashura ,
Who is Hussain ,
Who is Hussain (pbuh) ,
Zeinab al-Kubra ,
Zeinab al-Kubra (sa) ,
blood ,
bloodied body ,
brother ,
event ,
events of Ashura ,
freedom ,
girl ,
girls ,
hidden ,
history ,
imam Hussain ,
important ,
lesson ,
mankind ,
martyrdom ,
martyrs of Karbala ,
model ,
people ,
proclaim ,
promote Islam ,
reaction ,
religion ,
today ,
west ,
woman ,
women ,
world’s freedom ,
ya Zeinab ,
ya hussain ,
yazeinab ,
zeinab ,
|
امتیاز مطلب : 46
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 76 صفحه بعد
|
|
آمار مطالب
:: کل مطالب : 751
:: کل نظرات : 0
آمار کاربران
:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0
کاربران آنلاین
آمار بازدید
:: بازدید امروز : 455
:: باردید دیروز : 7113
:: بازدید هفته : 10431
:: بازدید ماه : 113155
:: بازدید سال : 113155
:: بازدید کلی : 262926
|